16
خرداد

ویژگی ای که انسان درباره مومن نمی داند

متن کلیپ صوتی حاج اقا پناهیان درباره یک ویژگی مهم مومن:

آدم مؤمن را می‌گویند چی؟

آزارش به کسی نمی‌رسد.

آدم مؤمن را می‌گویند چی؟

نماز می‌خواند، باادب است، بسیاری از ویژگی‌ها!

ولی اصلاً، آخر نوعاً به ذهن‌ها خطور نمی‌کند، ببین کسی که مؤمن بود یعنی…

بنده تصورم این است که اکثر آدم‌ها موتور وجودشان نیم‌سوز دارد کار می‌کند،

این‌جوری نباید زندگی کرد.

خیلی باید سرحال بود!

خیلی باید قدرت داشت!

خیلی باید با قدرت روحی زندگی کرد!

می‌فرماید مؤمن غالباً با قدرت جسمی‌اش زندگی نمی‌کند!

با قدرت روحی‌اش زندگی می‌کند!

یعنی نشاطش!

نشاط است که موجب می‌شود ده برابر از جسمش استفاده کند!

من حاضر هستم یک کاغذ بدهم خدمت شما و شما صدها کاغذ به دوستان‌تان بدهید،

در کلاسی می‌روید معلم هستید، سر کار می‌روید با رفقا، در خانه با مهمانی، کاغذ پخش کنید،

من هم کاغذ بین شما پخش کنم، همین سؤالی که از شما می‌پرسم شما از دوستان‌تان بپرسید

ببینید چی جواب می‌دهند.

یک آدم مؤمن چه ویژگی‌هایی دارد؟

هر چی به ذهنت می‌رسد بنویس، دو سه‌تا کلمه، هر چی به ذهنت رسید، ولی به سرعت!

من امتحان کردم یک جاهایی.

گفتم وقتی می‌گویید یک آدم مؤمن اولین چیزی که به ذهن‌تان خطور می‌کند چیست؟

بنویسید.

تقریباً هیچ‌وقت من ندیدم کسی جواب بدهد آدم با نشاطی است.

آدم مؤمن را می‌گویند چی؟

آزارش به کسی نمی‌رسد،

آدم مؤمن را می‌گویند چی؟

نماز می‌خواند، با ادب است، بسیاری از ویژگی‌ها.

ولی اصلاً، آخر نوعاً به ذهن‌ها خطور نمی‌کند!

ببین کسی که مؤمن بود یعنی با نشاط است.

یعنی دارای قدرت روحی است!

یعنی با انگیزۀ بالا زندگی و بندگی می‌کند!

یعنی از کسالت به دور است!

یعنی بسیار انسان با انرژی است!

امیرالمؤمنین علی(ع) در توصیف اهل تقوا فرمودند!

«دائماً نِشاطُه، بَعید کَسَلُه»

کسالت از او دور است!

ببینید نه اینکه کسالت ندارد! او کجا و کسالت کجا؟!

«بَعید کَسَلُه» یعنی او، او کِسل بشود؟! چه حرفی می‌زنی!

او یک گلوله انرژی است!

حال ندارد بلند شود، حال ندارد برود سر کار،

حال ندارد کار بکند، حال ندارد بنشیند، حال ندارد ورزش کند،

حال ندارد…، چی کار می‌کند پس؟!

حال هیچ‌چیز را ندارد!

به خدا قسم جسم انسان فرسوده می‌شود در اثر نداشتن نشاط.

ما می‌رویم به جوان‌ها می‌گوییم آقا سحرخیز باشید تا با نشاط‌تر باشید.

اصلاً جواب نمی‌دهد! این برانگیختن انگیزه جواب نمی‌دهد. چرا؟

می‌گوید نشاط می‌خواهم برای چی؟ نشاط کیلو چند؟ نشاط چه ضرورتی دارد؟

منبع:http://bayanmanavi.ir/post/3056


free b2evolution skin
1
خرداد

دعـــــــا کلید ظهــور!

 


سلام دوستان عزیزم…

پوزش می طلبم که نشد مطلب قبلی ام رو کامل کنم

حتما در اسرع وقت تکمیل می کنم پست قبلی ام رو…

خدمت همه شما دوستان عزیزم اعیاد شعبانیه رو تبریک عرض می کنم….

چند روز پیش کتابی به دستم رسید به نام” دعا کلید ظهور” از دکتر علی هراتیان.


مهدی ما در عصر خویش مظلوم است.

تا می توانید درباره او سخن بگویید و قلم فرسایی کنید.

بیش از آنچه نوشته و گفته شده

باید درباره اش نوشت و گفت! صحیفه مهدیه.59

بخشی از قسمت هایی رو که خوندم و یادداشت کردم رو اینجا می نویسم.

امیدوارم مثمر ثمر باشه برامون.

یکی از وظایف ما توبه و دعاست و شاید بد نباشد این گفته که :

…به مردم بگویید و به آنان دستور دهید توبه کنند

و برای تعجیل در ظهور حضرت عجل الله تعالی دعا کنند.

دعا برای ایشان مثل نماز میت نیست که واجب کفایی باشد

و با انجام دادن آن توسط عده ای از دیگران ساقط شود.

بلکه مثل نماز های پنجگانه است که بر هر فرد بالغ

واجب است برای ظهور حضرت دعا کند.مکیال المکارم.438


چند نکته مهم درباره دعا برای ظهور وجود دارد :


نکته اول : آثار دعا

باعث ازدیاد نور امام در قلب ، آمرزش گناهان، رنجش و وحشت شیطان ،

نزول نعمت،دفع بلا، زایل شدن غم ها، طول عمر و برکت در آن، وسعت رزق،

ورود به بهشت، ایمنی از عذاب جهنم، ناثل شدن به شفاعت اهل بیت،

محشور شدن در زمره ی امامان،امان از تشنگی روز قیامت،

ایمنی از سختی عذاب،ثواب هزار سال خدمت به خدا،

ثواب 9 هزار سال نماز و روزه و…

 

فریضه ی دعا در فرج امام

اثر قطعی دارد و ترک آن موجب تاخیر امر فرج است!

حتی ممکن است به خاطر دعا کردن  در امر فرج برخی از

نشانه های قطعی ظهور نیز محقق نشوند

و امر فرج ایشان زودتر به تحقق بپیوندد…

پس اثر دعا کردن خیلی زیاد است و بسیار سفارش شده است!


طبق تحقیقات دعا باعث آرام شدن تپش قلب و تنفس می گردد!

فشار خون را پایین می آورد و امواج مغزی

بدون استفاده دارویی و جراحی کند می شوند،

عوامل هورمونی استرس زا کم می شوند

و اثر وضعی نیز دارد! و دعای یک نفر در

عالم خارج تاثیر گذار است!!چه برسد به مجموعه ای از

افراد که قادر خواهند بود در طبیعت و پیرامونش

اثر بگذارند و بستر تحقق خواسته خود را مهیا کنند!


دعا برای ایشان عملی کاملا وجدانی است.

عدالت طلبی ، ظلم ستیزی، روحیه نوع دوستی

باعث می شوند کهیک مسلمان برای رهایی

بشریت از ظلم ستمگران لحظه شماری کند

و با دعا برای ظهور امام و تسریع این امر تلاش کند!


نکته دوم : باور های غلط


با گفتن اینکه “هر وقت خدا بخواهد آقا می آید”

 تلویحا نقش دعا را کم رنگ می کنیم.

این درست است که امر فرج به دست خداست

ولی خداوند حال قومی را تغییر نمی دهد

مگر آن قوم خود خواهان تغییر باشند.


با گفتن ما آلوده ایم، لیاقت نداریم، لقمه هایمان اشکال دارد…

فقط از امام دورتر می شویم. و این از ترفند های شیطان است.

ولی اثر دعا این است که

ما را به امام نزدیک می سازد.

امام فقط امام نیکوکاران نیست.بلکه دستگیر گنهکاران نیز می باشد

و چون خورشید برهمه می تابد و متعلق به بشریت است.

 

با گفتن” امام زمان به این زودی ها نمی آید”کار را خراب نکنیم!

در روایات متعددی آمده که صبح و شام منتظر فرج ایشان باشیم

و تاکید دارد ظهور ایشان ناگهانی

و زمانی که مردم گمان نمی برند خواهد بود!


دنبال فتوا نباشیم!


برخی برای دانستن امری دنبال فتوا هستند

ولی برای اصول دین تقلید جایز نیست و

هر کسی باید به وظیفه خود عمل کند.

دعا برای فرج واجب است! همچون نماز های 5 گانه!

 

نباید دعا برای فرج آقا را امری کلیشه ای حتی

آن را هم رتبه با دعا های دیگر دانست!

نباید فقط در انتهای مجالس و پس از دعاهایی برای بانی مجلس،

بیماران و ملمسین به دعا برای فرج آقا دعا نمود.

بلکه باید در صدر حاجات ذکر شود.

چون شامل همه ی دعاهای دیگر نیز می شود.

وفرج ایشان حلال همه مشکلات است!


اگر بگوییم ” تا ما دُرست نشویم آقا نمی آید”

و این موجب ناامیدی گردد

واگر منظور این باشد که تا وقتی

به همین منوال زندگی می کنیم ایشان نمی آید

درست نیست! اما اگر باعث اصلاح خود و جامعه شویم

و به امر ظهور کمک کنیم مطلب درستی است!


برخی با توجه به تسلیحات ابر قدرت ها که می تواند

همه کره زمین را تخریب کند می گویند:

امام چگونه می تواند بر شرایط امروز جهان پیروز گردد!!

اما باید بدانیم که امام قدرة الله است و

امدادهای غیبی نیز به کمکشان می آید.

ایشان المنصوربرّعب است و

هیبتشان رعب و ترس در دل کفار و منافقین خواهد انداخت…

و وعده ی قطعی الهی به پیروزی ایشان و اسلام راستین تعلق دارد!

ألا انه لاغالبُ له و لا منصور علیه…


باید بدانیم امام نیازمند پول و دعای ما نیست

و این ماییم که به او نیازمندیم!

و این امر دعا کردن توفیقی است که نصیب حال ما می شود…


هر کسی امروزه برای تعجیل در امر فرج امام زمان عجل الله قدم بردارد

در راه تحقق این هدف بزرگ که همانا

تعجیل امام زمان عجل الله است گام برمی دارد

در ثواب هر فضیلت و هر حقی که بعد ظهورشان اقامه شود ،

هر فسادی که برچیده شود، هر معصیتی که ترک گردد

وهر حکمی از احکام اسلامی که اجرایی شود شریک خواهد بود.


تصور کنید حتی اگر 5 دقیقه امر ظهورشان به واسطه ی

دعای ما زودتر انجام شود چه قدر از جنایت و ظلم و معصیت

در کل جهان جلو گیری خواهد شد!


و من الله توفیق!




free b2evolution skin
1
اسفند

حلقه ی وصل (دوره مهارت افزایی معارف فاطمی)

 

سلام بر دوستان عزیز.

  تسلیت می گم  ایام فاطمیه پیش رو را به پیشگاه حضرت بقیة الله  اعظم عجل الله و همه عزاداران و محبین واقعی حضرت .

 

 

دیروز جمعه  30 ام بهمن سال 1394 دوره ی مهارت افزایی معارف فاطمی

با حضور خواهرن مبلغ طلبه سراسر استان در حوزه فاطمیه شهر قزوین برگذار شد.

سخران این دوره آیت الله وحید هاشمی بودند که به بحث و گفتگو

درباره فضیلت های حضرت زهرا سلام الله علیها و علی علیه السلام  …

روز ولادت بانو سلام الله علیها ، نحوه شهادت

و وقایعی که در طول زندگانی کوتاه ایشان رخ داده پرداختند.

آلودگی های اعتقادی که اوج آن پس از رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله بود،

بحث خلافت و تحریف ها و سانسورهایی  که در روایات صورت گرفته

ولزوم ایجاد خانواده حدیث از موارد مهم این دوره یک روزه بود.

ابتدای دوره خانم نظری توضیحاتی درباره دوره دادند

و قرار شد بسته ای فرهنگی در اختیار همه مبلغین  قرار بگیرد

و پس از پایان جلسه طی زمانی که اعلام خواهد شد

به صورت آنلاین طلاب در آزمون این دوره نیز شرکت کنند. 

آقای کاظم لو مدیر حوزه سخنرانی کوتاهی کردند و گفتند:

اگر رسالت و امامت هر کدام در یک خط می بودند

برنامه اسلام به آن معنایی که باید تفصیلا مطرح نمی شد.

یکی باید این دو را (رسالت) و (امامت) به هم پیوند دهد

و آن وجود حضرت فاطمه سلام الله علیها (ام ابیها )است.

ایشان حلقه وصل هستند…

خداوند فرموده است اگر فاطمه نبود نه پیغمبر را خلق می کردم نه علی را.

سپس سخران دوره حاج آقا وحید هاشمی به این مبحث پرداختند

و بحث خود را از اینجا شروع کردند که :

ما دو گروه آدم داریم  1- خدا گریزان   2- خداباوران 

خدا گریزان مثل: فرعون، همسر حضرت نوح علیه السلام ، همسر لوط علیه السلام

خداباوران مثل : حضرت مریم علیه السلام ، همسر فرعون علیه السلام و…

 

15 بانو در قرآن آمده است : 1- بالقیس ملکه سباء 2- حضرت مریم 3-آسیه همسر فرعون و…

 

به ذکر بعضی می پردازیم :

همسر فرعون 

 آسیه 40 سال در خانه ی کثیف ترین انسان زندگی کرد و پاک زیست

به نحوی که خداوند در قرآن از او تجلیل می کند.

دست وپاهایش را کوبیدند از هوش رفت.بهوش که آمد از موسی خواست خدا دردش را تسکین دهد.

حضرت موسی علیه السلام دعا کرد.ایشان خوب که شد در اینجا با خدا حرف زد :

خدایا خانه ای در جوار رحمتت برایم در بهشت فراهم کن و مرا از فرعون و آتش نجات بده…

خداوند جایش را در بهشت به اونشان داد و و خندید.

فرعون گفت این دیوانه شده و بعد آسیه در همان حال مــُرد.

 

حضرت خدیجه سلام الله علیها

با ثروتی که داشت گفتند چرا با محمد ازدواج کردی؟!  

زمانی که می خواست وضع حمل کند

گفتند: نمی آییم به کمکت!

4 بانو از بهشت آمدند به نام های مریم (مادر حضرت عیسی علیه السلام) ، آسیه(همسر فرعون )

، ساره (همسرابراهیم علیه السلام)وکلثوم (خواهر حضرت موسی علیه السلام )

 

حضرت مریم 

به خاطر فضیلتی که دارد امّه الصدیقه نام گرفته است!

و…

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

در شب ازدواج ایشان طبق آیه شریفه مرج البحرین یلتقیان (دو دریای شیرین و شور)

پیامبر به امام علی علیه السلام فرمودند : مرحبا به بحرین یلتقیان و نجمین یقتریان

مرحبا به دو دریا که به هم پیوستند و دو دریا که به هم مقترن شدند.


ایشان سپس به ویژگی های دریا پرداختند :

1- طهارت و پاکی

حضرت زهرا مصداق آیه ی تطهیر است

2- ناشناخته بودن ابعاد و کران های آن

 اینکه چه قدرعمق دارد و اول و اخرش کجاست را کسی نمی تواند بفهمد.

حدیثی است که می گوید:روز قیامت ندا کننده ای ندا می کند :

ای اهل محشر چشم هایتان را ببندید فاطمه می خواهد رد شود.

امام صادق علیه السلام فرموده است : آفریدگان از شناخت او دور مانده اند!

3- گوهر های ناشناخته دریا

هر زمان که در محراب می ایستد نور فاطمه برای ملائکه آشکار می شود

همان طور که نور ستاره ها برای زمینیان آشکار می شود…

4- ویژگی پاک کنندگی آن

هر چه قدر آلوده باشی وقتی در دریا بروی پاک می شوی چه آلودگی اخلاقی رفتاری باشد ، چه اعتقادی!

اتصال به این دریا ( خاندان عصمت ازنسل حضرت زهرا سلام الله علیها و فرزندانش ) = نجات از فساد

خیلی ها در مجالس فاطمیه و عزای ایشان توبه کرده اند/

 

سه تا جوان داریم:

1- اهل دین و توسل و گریه و جبهه و …

2- جوانان لاابالی که اهل واجبات و ترک حرام نبوده اند

3- واجب را انجام داده و حرام را ترک می کردند

ولی ارتباط قلبی خاص با اهل بیت سلام الله علیهم نداشتند!

ایشان فرمودند با این موج فساد در جامعه ما الان این گروه سوم را نداریم!

 

آلودگی های اعتقادی : بالاترین آن در طول تاریخ بشر

پس از وفات رسول اکرم صلی الله علیه و آله بود!

 

ایشان به بحث ولایت پرداختند که نه فقط در غدیرخم بلکه در یوم الانذار،

روز وفات فاطمه بنت اسد،آستانه تبوک و حدیث منزلت و غدیر و…آمده است

سپس بحث واندر عشیرتک الاقربین را بیان کردند

و ماجرای اطعام دادن پیامبر به 40 نفر از نزدیکانشان

که در اولین روز اطعام عموی پیامبر ابولهب نگذاشت پیامبر رسالتش را آغاز کند

و به خاطر اینکه غذای کم به همه رسید گفت :او مارا جادو کرده.

(بحث برکت دست رسول خدا 2 مرتبه دیگر نیز به جز این تکرار شده است )

روز دیگری که اطعام کردند پیامبر فرمود :

بهتر از آنجه که من برای قوم خود آورده ام هیچ قومی نیاورده است

بعد سه مرتبه فرمودند : چه کسی از من حمایت می کند که

هر سه مرتبه کسی جز علی اعلام آمادگی نکرد!

و همانجا ایشان را ولی و وارث و وصی خود خواندند .

دشمنان ابوطالب رامسخره می کردند که باید از پسرت اطاعت کنی!

 

در روز تشییع فاطمه بنت اسد نیزوقتی ایشان از دنیا رفت

به علی علیه السلام فرمودند : مادر تو مادر من نیز بود.

با پای برهنه برجنازه ایستادند و نماز خواندند و 40 یا 70 مرتبه تکبیر گفتند وقبل از گذاشتن جنازه در قبر

خودشان به درون قبر مدتی خوابیدند و موقعی که داشتند بر سر خانم خاک می ریخنتند سه مرتبه فرمودند : 

پسرت،پسرت، پسرت!

دلیلش را که پرسیدند پیامبر فرمودند: با پای برهنه آمدم برای اکرام!

40 مرتبه تکبیر گفتم چون 40 صف از فرشتگان به تشییع آمده بودند!

درقبر خوابیدم چون روزی ایشان اظهار نگرانی می کرد از تنگی قبر

خواستم خدابرایش آسان بگیرد و دری از بهشت به رویش باز کند.

ابنت ابنت ابنت گفتم چون درقبر از او پرسیدند :

پروردگارت کیست: گفت الله  

رسولت کیست؟ گفت محمد صلی الله علیه و آله

امام و سرپرست و صاحب اختیارت کیست؟ خجالت کشید بگوید پسرم.

من به صورت پسرت پسرت پسرت سه بار گفتم که بگویم

نه جعفر، نه عقیل بلکه سومین آن  پسرت علی!

 

از موانع اعلام جانشین حضرت آستانه جنگ تبوک بود. احتمال کودتا از طرف منافقین بود.

جرف درآوردند که پیامبر علی را بر زنان قرار داده و اجازه جنگ به او نداده است.

آنجا  بود که  رسول خدا ایشان را جانشین خود اعلام کردند.

 

درحجه الوداع نیز همین طور

120 هزارنفر به حج رفتندو در جایی همه به هم پیوستند.

کسانیکه  جلو بودند برگشتند و کسانی که عقب بودند نیز رسیدند.

انعکاس کوه ها طوری بود که صدا منعکس می شد.

از جبریل خواست از ابلاغ رسالت بگذرد چون می دانست منافق زیاد است.

به طوری که آنقدر آتش حسد در دل نسبت به علی بود

که  شخصی از خدا درخواست عذاب کرد و

سپس  سنگی از آسمان برفرق سرش خورد و او را دو نیم کرد…

بعد شورای ثقیفه را توضیح دادند که بدین ترتیب بود:

1- اجتماع انصار در ثقیفه

2-سخنان حباب بن منذر

3- پیوستن عمر و ابوبکر به ثقیفه

4-پیشنهاد حباب و پاسخ ابوبکر

5- بیعت با ابوبکر

 

پس از شرح سخنانی که در این شورا گذشت ایشان به شرح

اقدامات حضرت زهرا سلام الله علیها درباره خلافت علی علیه السلام پرداختند:

1- یاد آوری واقعه غدیر

وقتی سر قبر عمویش حمزه شیون می کرد شخصی از او پرسید: 

آیا  رسول خدا قبل رحلتش نصی بر ولایت علی بیان فرمودند؟

بانو فرمودند: آیا واقعه غدیر را فراموش کردی؟

در دلایل الامامه ص 37 از حضرت زهرا سلام الله علیها آمده است :

خدا بعد از غدیر برای احدی عذری باقی نگذاشت…

2-دفاع در خطبه فدکیه

 این خطبه که در مسجد ایراد شد و چند سالی است در ایران ثبت ملی شده به حمدلله

و چند نوبت حفظ آن در قم به مسابقه گذاشته شد در بین دانش آموزان!

حضرت زهرا سلام لله به نقش امام علی علیه السلام در حفظ اسلام پرداختند

و او را پیشتاز در جنگ ها معرفی کردند.

کلما اوقدوا ناراً…هر وقت آتشی برای جنگ مشرکین به پا  کردند

یا خدا خاموش کرد یا شاخ شیطان نمودار شد …

پدرم رسول خدا صلی الله علیه برادرش علی را در دل شعله ها می انداخت…

علی در راه خدا تلاش می کرد

مجتهد فی امر الله بود

نزدیک به پیامبر بود و سروری در اسلام بود درحالی که شما مشغول عیش و نوش بودید!

زحمت اسلام را علی کشید.بار اسلام را علی برداشت.

ایشان تعبیر حسکه را که خاری است دربیابان و موقع باران بیشتر می شود

برای منافقان به کار بردند و گفتند:

وقتی پدرم از دنیا رفت نفاق شما آشکار شد.(یعنی بودید ولی تازه رو کردید)

در احتجاج حلی آمده  که حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:

هنوز پیامبر خدا دفن نشده از فتنه ترسیدید؟ درفتنه افتادید!

 "جهنم جایگاهتان است"آیه 49 سوره توبه

 

3-دفاع در عیادت زنان انصار

حضرت زهرا به زنان انصاری که به عیادتش رفته بودند فرمودند:

قرار بود از خلافت شیر بجوشد

با این کاری که شوهرانتان کردند خون می خورید!

 

4- برخورد با غاصبان خلافت

فهجرت ابابکر….

با ابوبکر قطع ارتباط کردند و جواب سلامشان را نمی دادند و تهدید به نفرین کردند

5-وصیت به دفن شبانه

چرا با آن جایگاهشان باید شبانه دفن شوند؟

به علی فرمود: علی جان تو سزاوارتری.مرا حنوط کن [غسل بده]

و کفن کن در شب و نماز بخوان و شبانه دفنم کن و کسی را با خبر نکن!

ترا به خدا می سپارم. به فرزندانم تا قیامت سلام برسان.

علی این کارها را کرد و 2 رکعت بیشتر نماز خواند برای اینکه صبر پیدا کند .

و به رسول خدا گفت دخترت را از ظلمات به سوی نور بردی.

خدایا من از دختر پیغمبرت راضی ام.او را ترساندند تو مونسش باش.

به او ظلم کردند تو برایش حکم کن!

6- گریه های مداوم

آنقدر گریه می کرد که اعتراض کردند یا روز گریه کن و شب خاموش باش

یا شب گریه کن و روز خاموش باش!

7-تقدیم جان و شهادت جان سوز ایشان


بحث تحریفات صورت گرفته را در پست دیگری خواهم گذاشت ان شا ء الله! 

خدایا ما را روز قیامت روسفید و با حضرت زهرا سلام الله علیها محشور بفرما…

آمین یا رب العالمین


free b2evolution skin
16
بهمن

هدف این است...

هدف این است که…ادامه دهیم راه رسالت را…

نه فقط برای عده ای…جامعه ای مثل ایران…نه فقط برای مسلمانان…

رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه فقط برای عده ای از مسلمانان نبود…

گرچه اول از آنجا شروع شد…ولی نهایتاً به کل جهان طنین انداز شد…انقلاب اسلامی ایران این را می گوید…

هدف این است که… قسط و عدل در جهان برقرار شود…

پرچم قسط و عدل را نگهدار باشیم…

که اگر یک روز از عدالت دم بزنیم و روز دیگر تسلیم بی عدالتی ظالمان شویم

هیچ جامعه ای به ما اعتماد نخواهـــــد کرد…

باید شاخص داشته باشیم…و آن رهبری و ولی فقیه است…

یمن…سوریه…به خاطر همین رهبری نجات می یابد…

فلسطین به همین خاطر جان تازه می گیرد…و غزه با همین روش صهیونیسم را زمین گیر می کند…

در نتیجه ایران از تنهایی که داشت بیرون می آید و هر روز بر اقتدارش افزوده می شود…

هرچه ما سربلندی نصیبمان شود استکبار و صهیونسم سرنگونی و ذلت بیشتر نصیبش می شود…

ما می خواهیم و منتظریم جهان پــُـر از قسط و عدل شود…الان هرجا می روی ظلم و ستم و خونریزی است…

هدف این است که کرامت انسانی حفظ شود…انقلاب اسلامی آمد تا این از این کرامت حمایت کند…

خداوند فرمود شما راتیره تیره و گروه گروه از زن ومرد قرار دادیم تا شناخته شوید…

هر که باتقواتراست بیشتر شناخته شود…

هر کسی در هر کجای دنیا با هر دینی که باشد باید شخصیت و کرامتش حفظ شود…

ولقد کرمنا بنی آدم…

——————————————————————–

  • از خداوند استمداد می جوییم تا تقوا را پاس بداریم…

آن را جدی بگیریم و در زندگی مان پیاده کنیم و خود را محتاج آن بدانیم…

فقط این بنا نباشد که اسماً مسلمان باشیم…آن روزی ایمان واقعی داریم که رفتاری منافقانه نداشته باشیم…

برخی از آدم ها 2 زبان دارند…مثل زبان مــــار…!

یک زبانشان زبان ظاهر است که باشما برخورد می کنند و یکی زبانی که پشت سرتان دارند.

یک چهره محبت و دلسوزی و…است ویکی چهره ی نفاق و دروغ آنها…این ها خلاف تقواست!

ذو وجهین و خلاف تقوا رفتار کردن سیره و روش منافقین و مشرکین است…

یوم تبیض وجوه و تسود وجوه…عده ای سفید روی و عده ای سیاه روی  محشور می شوند…

کسانی که ذو وجهین اند اگر قیامت را قبول داشته باشند روز قیامت سیه روی محشور خواهند شد…

  • ایام الله دهه فجر است…خداوند را بابت این نعمت شکر گزاری می کنیم…

خداوند متعال هدیه ای داد در سوریه…حدود 40 ماه در محاصره بودند و سختی های زیادی کشیدند…

همین دیروز شهری در سوریه از دشمنان نجات یافت و 2 شهر و مناطق و حومه شهر آزاد شد

و در بقیه جاها نیز اشرار مجبور به فرار شدند و کم کم ان شاءالله همه جا نیز آزاد و پاک سازی می شود…

کلمة الطیبه…> مثل یک درخت پاک و سالم و بالنده است…

ریشه هایش ثابت و در اعماق فطرت آدمیان است…

و فرعها فی السماء—> شاخ و برگش نیز در آسمانهاست و رشد می کند…

میوه هایش را در هر برهه ای به اذن خداوند به نمایش می گذارند…

ما میوه های این درختیم!

پا گذاشته این درخت در 38 مین سال و 37 سالش تمام شده…و ان شاءالله پا می گذارد در 40 سالگی…

ولی هنوز 40 ساله نشده میوه هایش را الحمدلله دارد به ما نشان می دهد…

شهر الزهرا و …آزاد شدند…میوه های ما هستند…!

قیام در یمن…موقعیت بهتر فلسطین…غزه…لبنان…ثمرهای این شجره پاک اند…

در مقابل این میوه خوش طعم و خوش بو که انقلاب اسلامی ما به بار می آورد…

میوه های ممنوع و بد بوی استکبار جهانی است…

زورگویی ها و زیاده گویی ها و پیشنهاد های آنها میوه های آنهاست که می خواهند به ما تحمیل کنند…

که باید از آنها دوری کرد!

آنهایی که دل نورانی دارند آن بوی بد را حس می کنند و بیزاری می جویند از این میوه ها…

نگاه هایی که رهبری و مردم متدین دارند و بیزاری می جویند از این میوه ها…

ولی آنهایی که دلشان بیماری و مرض دارد از آن میوه های ملعونه و خبیثه ومسموم استقبال می کنند…

و ما باید متوجه باشیم و عبرت بگیریم…!

  • بیش از سه دهه است که با فتنه های متعددی دست و پنجه نرم می کنیم…

مثل فتنه رهبری که ایجاد شد و هدف این بود که رهبری متمرکز در امام نباشد…

و مردم را 2 شکل کنند :

  1. عده ای دنبال رهبری که آمریکا ساخته بروند
  2. و عده ای همراه امام باشند…

مردم زود این فتنه را شناختند…

و آنها در تلویزیون با سرافکندگی آمدند و توبه کردند و …

 یکی فتنه بنی صدر بود…

برای رسیدن به خواسته اش می گفت باید یک مرجع و رهبر باید 250 علم را بداند

و طوری وانمود کرده بود که مثلا من می دانم…!

می گفت برای مرجعیت لباس روحانیت شرط نیست!

(که مردم نگویند بنی صدر که علم مرجعیت دارد چرا علامه و عبا ندارد)

رهبری را ضربه می زد…مردم فهمیدند بوی بد نفاق را می دهد…

خدای متعال طوری او را رسوا کرد که چادر سرش کرد و صورتش را آرایش کرد

و در دستشویی هواپیما پنهان شد و با بدبختی گریخت!

یکی فتنه منافقین بود…

که رهبری نشانه گرفته شده بود…

آن قدر رسوا بودند که رسواترین آدم ها نیز نتوانستند آنها را بپذیرند…

یکی از آنها زنش را داد به مسعود رجوی و گفت در اختیار تو باشد بهتر است!

این ها کاملا تحت نفوذ آمریکا و در اختیار آن بودند…

آیت الله مدنی…طباطبایی و…راشهید کردندبا همین فتنه ها…

شهید رجایی و باهنر و… را شهید کردند

حتی به کفاش های دوره گرد که متدین بودند نیز رحم نکردند…

چه قدر جنایت مرتکب شدند ولی رسوایی و خواری نهایتا نصیبشان شد…

این هم فتنه ای دیگر بود…فتنه ی سبز 88

با این فتنه به میدان آمدند که به رهبری و انقلاب اسلامی آسیب بزنند

خداوند آنها را سرجایشان نشانید…

مردم خیلی زود متوجه شدند و خداوند به دادشان رسید…

عکس امام را پاره کردند…به مسجد رحم نکردند و آتش زدند

به قرآن جسارت کردند…به آدمها توهین کردند و خون ریختند و اختلاف افکندند…

ولی خداوند انقلاب را زنده نگه داشت…

به این ها می گویند فتنه سخت… فتنه از قتل سخت تر است…

الفتنه اشدّ من القتل…الفتنه اکبر من القتل…

2 بار در سوره بقره آمده است…

  • فتنه اکبر فتنه ای است که پیش رو داریم و نباید بگذاریم پا بگیرد…

نشانه ها و علائم و شاخص هایی دارد این فتنه :

یکی تغییر بنیان هاست …ریشه ها را می زنند…خطرناکی و اکبر بودنش به همین است…

ریشه و فکر آدم ها را می زنند بدون اینکه سیاه  لشکر و سپاه داشته باشند…

دروغ می گوید و خیانت می کند و تحریف می کند تا به هدفش برسد…

دوستی را به دشمنی باخدا و دشمنی را به دوستی با خدا تبدیل می کند…

شورای نگهبان ستون فقرات نظام است اگر بشکند چیزی از نظام نمی ماند…

می آید و حمله می کند به شورای نگهبان…

امام فرمود: کسی که به شورای نگهبان حمله کند فاسد است…

ترویج نظام آمریکایی سبک سعودی…ثروت یک طرف…فقر وتنگدستی یک طرف

یک عده از فقر با سختی و رنج و تلخی زندگی می کنند و عده ای از ثروت به فساد کشیده شده اند…

با تسلیم در برابر خدا ،عبادت،معنویت بیگانه اند…

ما مطمئن هستیم که مردم متدین و مبارز ما شاخ این فتنه اکبر را نیز می شکنند…!

مناسبت دیگر که تاکید و سفارش می کنم …

  • سفارش می کنم همگی بسیج شویم ان شالله یک راهپیمایی نمونه…بهتر از سالهای قبل 

از پارسال تا امسال خداوند متعال انقدر جایزه و هدیه به ما داده که باید برای سپاس گذاری از خدا

و برای اینکه انقلاب اسلامی نیز به 38مین سالش وارد می شود از خداوند سپاس گزاری کنیم…

و در خیابان ها نشان دهیم همچنان بسیج وار در مقابل دشمن ایستاده ایم…

  • برای انتخاب اصلح در این انتخابات خداوند توفیق دهد انتخاب قوی داشته باشیم…

و خبرگان قوی داشته باشیم…رفاقت ها و دوستی هایمان خدایی باشد…

اصلح ها را بشناسیم…و بشناسانیم

و معیار های قرآنی را پیش بگیریم تا بهترین شکل انتخابات انجام شود ان شالله…

  • عربستان سعودی با حمایت آمریکا رجز خوانی کرده که آماده حمله به سوریه است…

آمریکا نیز به نوعی اعلام آمادگی و حمله زمینی کرده است…آیا واقعا این طور است؟!

این را می گویند تا بگویند تا به حال این کار را نکرده اند…

چون داعشی ها شکست خوردند و ذلیل شده اند…

می خواهند بگویند آنها ما نبوده ایم و تا به حال  شما قدرت عربستان و آمریکا را ندیده اید!

 ما هم به صعودی ها و آمریکایی ها می گوییم

آن گوری که در یمن برای خودتان کنده اید…شما الان در آن گورید…

و هرچه دست و پا می زنید مردم یمن شما را دوباره داخل آن گور می اندازند

و نمی توانید خودتان را نجات دهید…فرصتی نمی ماند که بخواهید به سوریه و جاهای دیگر فکر کنید!

عربستان سعودی خانه ای کلنگی است…

به زودی زود این خانه کلنگی سر  سران بی عقل سعودی فرو می ریزد و آنها را دفن خواهد کرد!

پروردگارا بر عزت و اقتدار مسلمین بیافزا…

حمله و نیرنگ های و فتنه ها را به حیله گران و فتنه گران باز گردان!

آمین یا رب العالمین…



گزیده ای از سخنان حاج آقای عابدینی امام جمعه شهر قزوین…

1394/11/15




 

 

 


free b2evolution skin
12
بهمن

امام نیامد!

سلامی دوباره!


راستش به بهانه فرارسیدن دهه فجر این پست رو می ذارم.


ما این همه سال از پیروزی انقلابمون می گذره…اما شاید نخواستیم ازش درس بگیریم


اون موقع که امام خمینی رحمة الله علیه تبعید شدن…


همه باور داشتن که امامشون یه روزی برمی گرده…


همه برای برگشتنش می جنگیدن…اما حالا چی؟!


ماها اصن گاهی یادمون می ره اماممون هست….وجود داره…چش براهمونه…


باور کنین باور نکردیم که همین گوشه کناره…بهمون فک می کنن…


تک تکمون رو دوست داره…دعامون می کنه…


ماها چرا انقد بد شدیم …بعد این همه سال آخه نباید یکم به خودمون بیایم…


نباید از ته قلبمون نه فقد این جمعه و جمعه بعد…

بلکه وقتی به خواب می ریم ، از خواب پا میشیم…یا هر لحظه ی دیگه


بخوایمش و ناراحت باشیم از اینکه نمی بینیمش…


ناراحت باشیم از اینکه یه روز دیگه …یه ساعت دیگه…یه دقیقه ی دیگه ام گذشت

و ما هنوز آمادگی ظهورش رو پیدا نکردیم…


واقعا دیگه چی از این دنیا می خوایم…

کی به این باور قلبی و عقلی می رسیم که نیست اونی که باید باشه…


نخواستیم که باشه….وگرنه می بود…


همون جوری که نخواستیم که شاه وجودی مون نباشه…وگرنه نمی بود…بیرونش می کردیم…


داریم پیر میشیم آقاجونم… می دونم تو ام از دست ما پیر شدی وهنوز به لطف خدا جوونی…


به جوونی پیری ات قسم داره دیر میشه…می دونم ولی بیدارمون کن…


نمی گم “نمی خوای بیای؟!"…


چون ماییم که باید مث مردم زمان امام خمینی رحمة الله علیه


عین سیل خروشان لحظه لحظه انتظارتو بکشیم…


ماییم که باید بیایم…


راستی به قول خواهرم چرا اکثراً عکسایی که از امام زمانمون تو نت می بینیم از عقبه؟



مگه قرار نیست آقامون بیاد؟


یعنی تا این حد نا امیدیم از اومدنش؟!


عکس امام خمینی رحمة الله علیه تو روزنامه رو دیدین؟

داره میاد نه اینکه بره!

و یه سوال…چرا ما می گیم اللهم عجل لولیک الفرج…


چرا همش می گیم نزدیک کن…نمی گم نباید بگیم ولی…


چرا نمی گیم همین الان می خوایمش …روز مباداست…بهش احتیاج داریم…


عین یه بچه سمج اصرار نمی کنیم تا به خواسته مون اگه واقعا خواستمونه برسیم…؟!


شاید مصلحت کار اینه که هنوز اماممون نیومده…درسته…حکمت داره هر چیزی…


اونم اینه که در هر صورت ما آمادگیشو نداریم…

هنوزم که هنوزه…واین تاسف برانگیزه تو این عصر به قول خودمون علم و آگاهی


می دونم که اگه بخوایم تو همین جمعه ام که شده ظهور می کنی…


ولی مث اینکه ما نمی خوایم که بیای…وگرنه آماده می شدیم…


هر چه قدم دیر تر آماده بشیمم… دیر تر به مقصد می رسیم…


چادرم کو؟ باید آماده بشم…

لحظه لحظه دوریت رو بشمرم…گریه کنمو دعاکنم…صدقه بدم…کمک کنم…


سر نفسمو بشکونم…باید دنبال خودم بگردم…

خودمو که پیدا کردم دست خدامو بگیرم و باهاش بیام پیشت…


بگم منم هستم…منو دست کم نگیر آقا…سرمو می دم برات…


خدا نکنه که سربارت باشم…نه…آقا کمکم کن سربازت باشم…


دیگه از این جمله بدم میاد : ” شاید این جمعه بیاید شاید”


باید بگیم … “شاید این جمعه بیایم شاید”


یا بهتر از اون…"حتما این جمعه میایم…حتماً”


حتما این جمعه میایم حتما…

دهه فجرمون مبارک…


قدر انقلابمون رو بدونیم…


free b2evolution skin
12
بهمن

یکی بود یکی نبود!

سلام دوستای گلم…

امروز  و  هفته پیش پام به بیمارستان باز شد…

اینکه  قراره عمل کنم  و التماس دعا و…بماند.

ازتون می خوام سرنمازاتون از ته قلب دعا کنین برای بیمارا…

نه اینکه فقد جسمشون خوب شه…نه

به نظرم خیلی از بیماری هایی که ما داریم به خاطر نحوه رفتار و طرز فکر مونه…

یکم ایمانمون رو قوی کنیم با عمل به کارهایی که درستن و واسمون تلخ شدن…

زورمون میاد انجامش بدیم…

انقد عادت کردیم که سخن شده برامون عمل کردن به اونا…

درصورتی که وقتی بریم توش تازه می فهمیم چه قد دیدمون منفی بوده نسبت به اون…

چه قد اشتباه فک می کردیم…

چه رفتارای کاملا متضادی که کردیم و به ضررمون تموم شده و ظاهرا ازش نفع و لذت بردیم…

یکیش همین عادات بدی که  رفتاری که داریم خیلیامون تو نحوه غذا خوردنامون…

اصن نگاهمون به غذا…

هدفمون از غذا خوردن چیه؟ مگه نه اینکه زنده بمونیم برای انجام هدف های بزرگترمون؟

رشد کنیم و فهم و درک و شناختمون نسبت به خودمون و دنیامون بهتر بشه؟

می گیم امام علی علیه السلام فلان جور غذا می خوردن…راضی نبودن سر سفره دوتا غذاباشه…

اونوقت خودمونو که نگاه می ندازیم می بینیم فقد در حد یه داستان به این قضیه نگاه می کنیم…

درسته اونها امام بودن و خیلی از کارایی که انجام می دادن رو ما قادر به انجامش در اون سطح نیستیم

چون درک و معرفت شون رو نداریم…

ولی مگه نه اینکه ما ولایت مداریم…باید تو همه زمینه ها ازشون پیروی کنیم…

اگه واقعا باورشون داریم بدونیم که حکمت و علمی بوده که این جوری رفتار می کردن…مطمئناً

اما به نظرم ماها داریم خیلی اوقات برعکس عمل می کنیم…

مثلا همین تنبلی هایی که باعث چاقی و اضافه وزن میشه و من مدت هاست

دارم باهاش دست و پنجه نرم می کنم و یه جورایی باهاش می جنگم!

بهتر بگم…به خاطر اسراف و زیاده روی در خوردن و خوردن و باز هم خوردن وزنم رسیده بود به 163 kg

اینکه چه دردایی کشیدم جسمی یا روحی بماند…خداروشکر رسوندمش به زیر 100…

و به یاری خدا می رسونمش به اونی که باید…

پس همین چاقی رو بگیریم… سر منشاء همه بیماری هاست…

همون طوری که پیامبر فرموده اند: “معده خانه ی هر بیماری است…”

فکرشو بکنین اضافه وزن  باعث چه بیماری هایی که نمیشه…

چربی خون ،فشار خون،دیابت،سکته مغزی،نفس تنگی،مشکلات ارتوپدی مخصوصا درباره خانم ها ،

کبد چرب،صفرا،نازایی،عفونت،انواع سرطان ها که سرطان سینه اش تو خانم ها خیلی شایع شده،سکته قلبی و…

پس بیایم اولا یکم به خورد و خوراکمون بیشتر توجه کنیم…

هر چیزی رو صرفا به خاطر اینکه همه استفاده اش می کنن استفاده نکنیم…

خیلی از غذاهای ناسالم جایگزین غذاهای سالم شدن  

و به همین عوارضی که گفتمو نگفتم دچارمون کردن یا دست کم داریم  دچارش می شیم اگه جلوشو نگیریم

و خیلی از رفتارا و طرز  غلط زندگی هامون باعث تشدید این عوارض شدن…

همین میز نشینی ها و بی تحرکی ها  و…

یکم به احادیث ائمه از این حیث هم توجه کنیم…به طور عادت از کنارش رد نشیم …

خود قرآنم بخوایم مصداق بگیریم میگه “کلوا واشربوا ولا تسرفوا…”

خلاصه اینکه بیمارستان رفتن من همانا و حال بدی که پیدا کردم

از دیدن بیمارا و گریه و غم واعصاب خوردگی و…همانا…

البته خیلیهاشم به غذا و…ربطی ممکنه نداشته باشه…

ولی اون طرز فکر و رفتاره رو که گفتم حتما تو زندگی هامون خیلی تاثیر داره…

اصلا رو جهان تاثیر داره…بهش بیشتر توجه کنیم…

و اینکه هر دردی یه وسیله است برای اینکه بیشتر بدونیم…یاد بگیریم…بفهمیم…

اما امیدوارم که تو مسیر درمونش قرار بگیریم و بریم دنبالش …

چه برسیم  به نتیجه …چه نرسیم…که ناامیدی کفره!

روز و روزگارتون همراه با سلامتی 

 

 


free b2evolution skin
2
بهمن

دردت چیه؟

به نام خدایی که اگر حکم کند همه محکومیم السلام علیک یا حضرت فاطمه معصومه سلام الله… سلام…دیروز به اتفاق بچه های فرهنگی و برخی از مسئولین حوزه فاطمیه راهی شهر مقدس قم شدیم…. روز شهادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها … از چند روز قبلش خبر داده بودند که ظرفیت کم است و فقط افراد فعال فرهنگی را می برند…. فرهنگی! چه قدر دلم برای این واژه می سوزد…ما کجا فرهنگ کجا…آن هم فرهنگ اسلامی… من که فعال فرهنگی نبودم…جز اینکه در برنامه های صبح گاه شرکت می کردم … ولی از ته دلم گذشت که من نیز خواهم رفت…! آنروز و روزهای بعد گذشت…هر دفعه از یادم می رفت که ثبت نام کنم… یکی دو روز هم مانده بود که ظرفیت پر شده بود… روز آخر که امتحاناتم تمام شد مسئول فرهنگی صدایم کرد و گفت انصرافی داشتیم و می توانم ثبت نام کنم… خیلی خوشحال شدم… صبح زود به مدرسه فاطمیه رفتم …کمی دیر راه افتادیم…بعضی از بچه ها نیامده بودند… در راه با یکی از همکلاسی هایم همراه بودم…از دانشگاه حرف زدیم و حوزه و خورد و خوراک… مسابقه فرهنگی نیز در اتوبوس برقرار بود…مسئول فرهنگی به مابرگه هایی داد  تا مطالعه کنیم… زیارت عاشورا خواندیم … سرود تمرین کردیم و خواندیم… سر نماز ظهر بود که به حرم حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها رسیدیم. سلامی عرض کردم از دور و آماده شدم برای نماز… پس از نماز ظهر و عصر کتاب دعا دستم گرفتم و مشغول خواندن دعا و ذکر و صلوات شدم… بچه ای زل زده بود و خواندن مرا تماشا می کرد… گرسنه ام شد…خیلی زود صبحانه خورده بودم… لقمه ای نان و پنیر همراهم بود…لقمه لقمه کردم و خوردم… سمت ضریح رفتم …السلام علیک یا فاطمه معصومه سلام الله علیها… فکر می کردم خیلی شلوغ تر از این حرفها باشد… ولی باز جمعیت زیادی آمده بودند…دستم به راحتی سمت ضریح رفت و بعد هم بوسه ای زدم و اشک ریختم… همیشه سر دعا کردن مشکل داشته ام…ظهور امام زمان…سلامتی ایشان… نابودی کفر و ظلم…نجات مظلومان…دعا برای التماسین به دعا… چه قدر دلم غش می رفت برای کسانی که آن دورتر روی ویلچرنشسته بودند و توان جلو رفتن نداشتند… و فقد اشک می ریختند و ذکر می گفتند… خدایا حاجت دل همه حاجت مندان را ختم به خیر کن… خدایا بیدارمان کن…ببخشمان…کمکمان کن…تنهایمان نگذار…شفایمان بده…خدایا بیدارمان کن… ما چه قدر بدبختیم…چه قدر اسیریم…چه قدر… ساعت 2.5 گذشته بود که دنبال مسیر میگشتم که برگردم سر قرار…قرار بود سر ساعت 3 همه یک جا جمع شویم… هنوز وقت بود…یک سوهان و یک بسته شکلات و نقل خریدم و تقریبا یک به یک بچه ها رسیدند… خط سوار شدیم و راهی جمکران شدیم… تجدید وضو که کردم کتابفروشی را دیدم…دفعه قبل یادم رفت کتاب مورد نظر را برای کتابخانه مدرسه بخرم… قیمت که کردم به نظرم خیلی گران آمد…ولی باید می خریدم… رفتم سمت مسجد…دنبال مفاتیح و قرآن می چرخیدم…گوشه ای را انتخاب کردم و نشستم… مشغول خواندن نماز امام زمان عجل الله شدم …کمی هم قرآن خواندم… هنوز به  اذان مانده  بود…سیبم راقاچ کردم…به بغل دستی تعارف کردم… گفت ان شالله میوه های بهشتی نصیبت شود…لبخند زدم و تشکر کردم… نزدیک اذان خادم مسجد یکی یکی می گشت دنبال کسانی که نمازشان تمام و کمال است  تا بنشاندشان ردیف اول  مسجد… بلاخره اذان زدند و نماز مغرب را خواندیم… موقع نماز عشاء نرسیده بود که دیدم مسئول فرهنگی با من تماس گرفته… مثل همیشه عجله کردم و نماز عشاء را فرادی خواندم و سمت اتوبوس راهی شدم…اما هنوز کسی نیامده بود… مداحی گذاشتم و کم کم بچه ها نیز پیدایشان شد… برگه های سوالات مسابقه پخش شد و به کمک هم جوابشان را دادیم…دست آخر 5 نفر به قید قرعه برنده شدند… در مسیر کیک و خرما نیز نوش جان کردیم… راهی قزوین شدیم و داخل اتوبوس دعای کمیل را گوش می دادیم…بعضی ها خسته بودند و بعضی خواب و بیدار… من انگار تازه انرژی گرفته بودم….فقط کمی به خاطر نشستن زیاد در اتوبوس پاهایم درد می کرد… قرار بود چون نزدیک انتخابات است بحث سیاسی شود که همه خسته بودند… فقد کمی بحث تبلیغ کردیم و اینکه چرا انقدر ما کم همتیم در این امر… مدیرمان خانم مدد خانی گله گی می کرد از بچه های ترم سه یا به بالا که خیلی از موارد را به عنوان طلبه رعایت نمی کنند… واینکه وقتی آنها رعایت نمی کنند چه طور می تواند به ترم اولی ها بگوید نباید این طور رفتار کنند یا نکنند… شاید به همین خاطر باشد که برنامه آداب طلبگی را در برنامه کلاسی مان می بینیم… خب در این اوضاع فرهنگی جامعه واقعا خیلی چیزها عادی شده…قبحش ریخته… یکی از بچه ها ی ترم 5 بود که می گفت وقتی برای تبلیغ می رویم …کسی اهمیت نمی دهد… چه طور جذب کنیم…مسخره می گیرند و از این حرف ها خانم خدادادبیگی گفت خیلی از طلبه ها فقد آمده اند درس بخوانند و بروند… یا بچه دار شده اند یا در شرف بچه داری اند یا اولی را بزرگ کرده در شرف دومی اند… یا شوهرشان اجازه نمی دهد…یا گرفتاری دیگر دارند… می گفت همه رفتارها و گفتار و اعمال یک طلبه خودش یک ارائه الگو به دیگران است و به نوعی تبلیغ… و خلاصه سرم درد می کرد یک چیزی از این مطلب ها به دردم بخورد که بتوانم از آنجا شروع کنم  و راهنمایم باشد… مناسب حال و روز خودم و خانواده ام و اطرافیانم… بحث تقلب شد…به این فکر کردم که چند بار تقلب کرده ام؟ شاید کم تر از یک کف دست انگشتانم… اگر تقلب حرام است چرا ما به راحتی از کنارش می گذریم… و اینکه آیا راهنمایی که بعضی از بچه های کلاس موقع سوال استاد به هم می کنند نیز تقلب محسوب می شود؟ خلاصه کمی ذهنم درگیر شد…و به خودم قول دادم دیگر تقلب نکنم… فقط از خدا خواستم…که بد نشویم…راحت نگذریم از هر چیز… خلاصه جمع کلی صمیمی بود و صمیمی تر نیز شد… کم کم به قزوین نزدیک تر می شدیم…چه قدر زود گذشت… و این سفر شاید جایزه ای بود…و یا تشویقی برای بهتر شدن… یاد حرف های حاج آقا حمید محمدی در همایش طلیعه نور افتادم… “دردت چیه؟ تو دقیقا به اندازه همون چیزی که بخاطرش درد می کشی می ارزی…” حالا تو بگو دوست عزیز…دردت چیه تو عالم؟ والسلام… التماس دعا


free b2evolution skin