9
اسفند

این داستان: چالش مصرع

سلام. حالتون خوبه؟!

کرونایی نشدین الحمدلله؟! اگه شدین فاصله رو حفظ کنید!✋اینم وضعیت دست دادنم?

خارج از شوخی از زندگی دَکَتی یِم! یعنی افتادیم! حوزه که نرفتیم! حوصله بیرونم نداریم!

ماکه همین جوریش صله رحممون کم بود. کم ترم شد!

خلاصه اینکه در این شب آرزوها که دیگه نزدیک سحرم هستیم براتون دعا و آرزوی صحت و سلامتی می کنم!

یه مدتیه تو گروه شعر و متن ادبی هستم. قضیه به این صورته که یه مصرع از شاعری گرامی سنجاق میشه تو گروه و بچه های گروه سعی می کنن باهاش شعر بسرایند! همه شونم شاعر نیستند منتها عاشق و دوست دار شعر هستند. آخر شبام سید برامون روضه می گن. گروه دوست داشتنی ایه! اما گفتم چند تا از شعرایی که گفتمو بذارم اینجا! شمام خواستین با اون مصرع شعر بگین و کامنت کنین!

?مصرع اول: شب جمعه است هوایت نکنم می میرم

شعر من: (البته من تاریخ نزدم و دقیق یادم نیست کدوم چالش اول بود)
شب جمعه است هوایت نکنم می میرم
درد و دل پیش خدایت نکنم می میرم

انقدر خوب به درد دل ما تسکینی
که شب جمعه صدایت نکنم می میرم

?مصرع دوم: خوشا به بخت بلندم که در کنار منی

شعر من:

خوشا به بخت بلندم که در کنار منی

هزار شکر که هستی چنین چو شیر زنی

دلم هنوز دعاگوی نام تو… زینب

نگاه کن تو مرا، «کربلا بده» یعنی

?مصرع سوم: این مرتبه باید بگویم دوستت دارم

شعر من:

این مرتبه باید بگویم دوستت دارم

حالا که یاران صف به صف جمع اند در باغ

حالا که مرغ و ماهی و مرغابیان نیز

تاب و تحمل داده اند از کف چو عشّاق

این مرتبه باید بگویم دوستت دارم

باید بگویم دوری ات کرده است بیمارم

باید بیایی تا دوباره مثل یک عاشق

من قلب و روحم را به دستان تو بسپارم

?مصرع چهارم: امیر کشور عشقی و رهبری هشیار

شعر من:

امیر کشور عشقی و رهبری هشیار

که قدرتت زده لطمه به لشکر کفار

تو از تبار محمد، تو از سلاله عشق

تو از امام رضایی که شد برایت یار

و شعر های قشنگ تو گفته اند به من

که از شعور گذشته تمام این اشعار

مباد راه کسی را روم که گم شده خود

که کرده است تو را هم فدای استکبار

مرا زیاد، ولی چون رضا نگار تو است

نمی رسد به کسی این حد از محبت یار

?مصرع پنجم: شاید که باور کردنش هم سخت باشد

شعر من:

شاید که باور کردنش هم سخت باشد

موهای او فر بوده اما لخت باشد

روز عروسی بس که آرایش نمود او

در دل به خود گفتم، فقط خوشبخت باشد

اما پس از ۹ ماه پس از عقد و عروسی

فهمید دور از کشور اما سخت باشد

تصمیم او بی آنکه از چیزی بترسد

برگشت بود، حتی اگر بدبخت باشد!

یک روز آمد خاطراتش را به من گفت

بعدا برایت می سرایم وقت باشد!???

(خداوکیلی سریع و السیر خواستم شعری بگم. انتظار بیشتر نداشته باشید! ??)

?مصرع ششم: سرو سبزم از چه رو خونین کفن برگشته ای

شعر من:

سرو سبزم از چه رو خونین کفن برگشته ای

گرچه زخمی، لیک پیروز از محن برگشته ای

دست هایت را نه دشمن، فوق ایدیهم گرفت

ای مدافع خوب کردی به مهن برگشته ای

پیکر پاکت به روی دست های یک امیر

بعد سی سال همچنان مشک ختن برگشته ای

گوش کن مادر به پایت نوحه ها صف کرده است

باز گویی یک تنه رفته، دو تن برگشته ای

?مصرع هفتم: در دلم آتش عشقی است که بر پا مانده

شعر من:

در دلم آتش عشقی است که برپا مانده

که جنون حتی از هیبت آن وامانده

رفت، من پاک زمین گیر شدم، مانند

لنگه کفشی که ته معرکه ها جا مانده

انقَدَر فُرم مرا گیر مده، مُهر بزن

دست خطی است که تنها پی امضاء مانده

?مصرع هشتم: به غزل خوانی چشمان تو روی آوردم

شعر من:

به غزل خوانی چشمان تو روی آوردم

بیت ها تار شد و عکس به رقص آمد باز

بر سر موی تو چون بیتی از ابیات شکست

گشت از شوکت آن قافیه شعری آغاز

باز هم فُرم مرا مُهر زدی جانانم

به گمانم که نفهمید کسی این اعجاز

من که نالاقم و اهل خطا و خطرم

تو ولی لایق فرماندهی این سرباز

?مصرع نهم: اصلاقبول حرف شما، من روانی ام

شعر من:

اصلا قبول حرف شما، من روانی ام

اصلا بیا بزن مرا، تا می توانی ام

مجنون شدن که عیب بدی نیست، ای بسا

من بگذرم همچو *زُلی* از جوانی ام

*زُلی: مخفف زلیخای یوزارسیف است??

خب خب.. زیاده روی کردم. بقیه اش بماند. پستم طویل شد! بحر طویل بگیم صلوات????

دیگه خودتونو محک بزنید دیگه!

اینم بگم که همش یه روز فرصت بدید به خودتون. یا فقط چند ساعت، یا اگه حرفه ای هستید کم تر… دیگه حرفه ایا خودشون بهتر از من واردن… یا علی??

 

 

 

 

  

 

 

 

 

 

 


free b2evolution skin
2
آبان

هوا نمک بخورد کاش پاک گندیده(شعر جدیدم)


هوا نمک بخورد کاش؛ پاک گندیده!

هوس به چشم دو تامان دوباره خندیده


چه قدر مست گناه و دوباره توبه و آه؟!

چه قدر اشک به پای تو و ستاره و ماه؟!


یکی به گوش رساند بهای خاک ترا

یکی به چشم کشاند نگاه پاک ترا


یکی کتاب بخواند؛ وصیتی …گاهی

مسافر دل من باز می شود راهی


به پای این همه احساس ذبح شد جسمی

به پای این همه احساس ذبح شد جانی


هنوز مادری از دور قصه می گوید

هنوز گل زتن و پیکر تو می روید


من از خدای تبسم های یک پدر دورم

هوای گریه و دنیاست طبع ناجورم


به هیچ وجه نباید به ماه توهین کرد

و اسب های هوس را دوباره آذین کرد ….


به هیچ وجه نباید تن ترا لرزاند

و باز در قفس چشم های حسرت ماند


به خاطر خودت از غصه ها حذر کن دل

لباس جنگ به تن کن، کمی خطر کن دل


جهاد هم به سرش میل رفتن است آری

تو هم برو اگر از رفتنت خبر داری!


تو هم برو … به صداقت سلام کن هر شب

دروغ مزه ی خوبی نمی دهد … بر لب


تو هم برو به شهادت بگو :« دلم تنگ است

ببین جوان رشیدت چه سخت در جنگ است!»


و «مرگ» بر همه ی خاطرات تلخی که

نشسته پای دو چشم تو گریه ها کرده


به جمله های بلیغت نگاه کن، چه غریبم

همیشه دوست بدارم، مده دوباره فریبم


شفا بده به بزرگیت، بنده هایش را

به اشک شوق بدل کن تو،خنده هایش را


همین که من دلم از بار فقر خم نشده

همین که هستی و این دل، حصار غم نشده


برای من چه نکوتر ز هر چه پاییز است

که هر چه باد بهاریست از تو لبریز است

 

شعرم کمی جدید، داغ و تنوری بود
آخرش دیگه سوختم … :/


الا یا اهل شعر نظر لطفاً …
پ ن: اربعینی ها التماس دعا… دست پر برگردید و به سلامت …


free b2evolution skin
15
خرداد

من خواب دیده ام که شب قدر می رسد

​جز با سکوت حال دلم رو به راه نیست

در آسمان خالی ام یک تکه ماه نیست

شاید به «مرگ» می رسد این بار عشق هم

چشمی برای درد و دل من گواه نیست!

مرهم ندارد این تن زخمی به هیچ وجه

کم تر بگو؛ بخند؛ بخندان …مباح نیست!

در چشم های ابری ام باران گرفته و …!

دیگر بساط خنده و شوخی،مزاح …نیست!

بد کرد روزگار با من و دردم چه بد ؛ ببین …

که خنده های روز و شبم دل بخواه نیست

من خواب دیده ام که شب قدر می رسد

تعبیر خواب های من اما جز آه نیست!

این روز ها که بهر فرج ناله می زنیم

قدر فرج برای شما یک سپاه نیست!

مولا بیا به کنیزی من را قبول کن

رختم اگر چه تیره…بختم سیاه نیست!

من را ببخش ؛ سنگ صبورت نبوده ام

من را ببخش؛ حال دلت رو به راه نیست …

الهام آقاجانی ساعت: ۲۳:۳۰ سه شنبه- ۲۱ رمضان الکریم- شب قدر


free b2evolution skin
10
شهریور

بوی پیراهن یوسف(شعرم،عید قربان)

#بوی_پیراهن_یوسف_که_بیاید_خبریست

❤?❤?❤?❤?❤?❤?❤?❤?❤?❤?❤?❤?❤?❤?
عید قربان شد و ما ذبح نکردیمـــ دلی

را که غیر قــَمرش قُمری ماه دگری ست

حتماً امسال قرار است بیایی آقا

حتماً امسال سپاه تو سپاه دگریست

حتماً امسال قرار است ببینیمت ….آه

بوی پیراهن یوسف که بیاید خبریست

دلم از شادی و شور از تو تماشایی تر

و نگاهی که گره خورده به چشمان دریست

و قسم می خورد اینبار دو چشمم انگار

تو می آیی..همه می آیند…شب نه…سحری ست

و خداوند نگفته است مگر صبح قریب

می رسد…نکته همین جاست…کدامین سحری ست؟!

عید قربان شدو قربان شده نفس من و تو

پیش پای قدمش ذبح…غریب این بحری ست

باز این حنجر اسماعیل است …ابراهیم

و تبر بر دوش یک پسر و یک پدری ست

ماه مهر آمده…بی مهری دوران پیداست

آب پیداست ولی آتش جان را سپری ست

سردی بهمن امسال به دود اسپند

و نگاهی که به دنبال کسی یا نفری ست

حتماً امسال قرار است بیایی آقا

حتماً امسال سپاه تو سپاه دگری ست

حتماً امسال قرار است ببینیمت …آه

بوی پیراهن یوسف که بیاید خبری ست…
#عید_قربان
#انتظار
#الهام_آقاجانی
سروده شده در پنجشنبه/۱۳۹۴/عید قربان


free b2evolution skin
10
دی

تو قشنگ تر ز هر چه استعاره ای "نجوا با امام زمان (عج)"

سلام آقا
ماه با وجود تو کجای آسمان شب قرار دارد؟
روز را کجا تواند آسمان بی وجودت ای سوای ماسوای این جهان از شبش جدا کند؟
تو بلند تر ز آسمان پر ستاره ای
ماه پاره ای
بهتر از ستاره ای
نه! تو قشنگ تر ز هر چه استعاره ای
من کجا به جستجویت آیم ای هوای پاک؟!
پر کشیده این دلم به سویت ای قرار بی قراریم
ای حیات استعاریم
جمعه شما چه رنگ و بوی تازه تازه می دهد
هر چه قدر اشتباه می کنم باز هم اجازه می دهد
در حریم عشقتان
باز هم قدم زنان
هر زمان و هر مکان
پا نهم
آسمان زندگی بی وجودت ای بهار جاودان زندگی
ابر و باد گشته است
ای حکیم حکمت جهان
ای تو صاحب الزمان
تا تو در کنارمان نباشی ای امید عاشقان
با کدام عشق
کدام هست و نیست
زندگی کنیم؟
با کدام ارزش از وجود خویش
بندگی کنیم؟



کاش این یکی دو روز را
خنده پر کند
روزهایمان بلند
شب به شب نماز عشق
کاش گریه پر کشد از این مدینه
کاش باز زندگی کند بهار عشق
در وجودمان ای وجود عاشقان
یک دو شب که بگذرد
جمعه جمعه می شود خیال من
ای حضور آبی ات
ظهور کن
تا ظهور تو نمانده است
لحظه ای…
دمی…
کاش لحظه های عشق را کمی
کاش زیر سقفتان نمی
باز زندگی کنیم
جمله های ساده و قشنگ زیاد
کاش جمعه هایمان با ظهور سبزتان زیاد تر شود.


free b2evolution skin