5
خرداد

ماه رمضان۱۳۹۷

سلام دوستان عزیزم.

فرا رسیدن ماه پر فیض رمضان بر همتون مبارک باشه. طاعات و عبادات خالصانه تون قبول حق ان شاءالله!

می دونم که تنبلم…?

به روم نیارین خب!?

امروز اومدم یه چند تا از متنامو بذارم تو وبلاگم…

اینجا جاشون امن تره!!

خیلی دوست داشتم درباره وفات بانو خدیجه متن بنویسم ولی یه متن دیگه وقتمو گرفت…

اگه زودتر شروع می کردم می شد البته!

از همین تریبون وفات بانو خدیجه سلام الله علیها رو هم خدمت همه تون تسلیت عرض می کنم!

شبای قدر ما رو هم دعا کنینااااا 

ان شاءالله خیر ببینین??

 

دومین تمرین #جوال_ذهنم خیلی ادبی شد!

خودم موندم توش! ?.      

?     ?    ?    ?    ?    ?

با هیچ دارایی به سراغ آسمان می روم که پرده مجسم خیالم را در دریای غم و ساده ی هجرانم فراخواند و آرزویی جز این بر سر ندارم که آفتاب بلند دیوار خانه بر سرتاسر عالم بگستر آید.
تمرین شکوفایی باورهایم و فرو رفتن اندوه قلبم با صدای فروکش و خیال انگیز مادرانه ات در هم آمیخته و نبض اشعار ماورائی ذهنم در تلائلو باد و آفتاب می درخشد. شاید این آرزوهایم باشند که بر مدار صفر درجه بی قانونی می رقصند و نگاه اندیشمندانه تو هر لحظه مرا به جنبش وا می دارد که از ارتفاع ماورائی قدم بردارم و شروع لحظه هایم را به تو بسپارم؛ باشد که اندیشه ای ژرف گردد و مسیری نو!


free b2evolution skin
4
خرداد

صلح معنای دیگری دارد!

به نام خدای صلح

یا حسن…

به تقویم می نگرم…

پانزدهم رمضان الکریم…

بزرگ روزی که بخشندگی خدا در هستی جلوه گر شد و از بخشش اش حیات بارور…! مولایی که با چهره ی نورانی خویش پیامبری کرد و با سخنان کریمانه اش، هدایتگری!

از زمانیکه پا به دنیا نهاد، همه جا بوی بهشت گرفت!

بی گمان عطر محمدی اش را از محمد مصطفی(صلی الله علیه و آله و سلم) وام گرفته بود که این گونه جن و انس را به حیرت وا میداشت!

سالیان سال برای خَلقِ حماسه ای نو، پر و بال گشود همچو سیمرغی که دم می گرفت و می سوخت؛ …از درون!

مولای من!

به راستی کدامین عهد نامه را امضا کرده بودید که این چنین عاشقانه به پایش ایستادید؟!

هنوز به دنیا پا ننهاده بودید که ملائکه دسته دسته از عرش فرود آمدند…

پیام جبرئیل به دستور الهی بر پیامبر نازل شد…

نامت را حسن (شُبر)نهادند!

به رسالت نامت می اندیشم!حَسَن بن علی

و به رسالت نام خویش…! 

شاید که باید، از کوچه های خاکی مدینه بنویسم …

از بقیع و غربتی که به چشم خویش دیدم!

از طنین جان بخشی و جوان مردی تان! کدامین سلامتان را پاسخ گویم؟!

نام ترا که می برند، محبت است که می بویم…!

جود و بخشش است که می جویم!

شما آغاز نمایش نامه‌زیبای عشقید که به نام زیبای حسین ثبت شد!

شروع گذشت و بخششی که حسین با فدا کردن عزیزان خویش به نهایت رساند!

به راستی چه الگوی نیکویی برای برادر بودی!

چه کسی به شما آموخت حق گویی در فن سخنوری را؟! ای پاره تن فاطمه (سلام الله علیها)…!

یاد بچگی هایمان بخیر و یاد داستانی که از زندگی شما خواندیم…

از شما و‌پیرمردی که به اشتباه وضو می گرفت!

چه تدبیر زیبایی اندیشیدید!

بی شک به برکت صدق و صفایتان بود، که در قلب پاک و کوچک تک تک کودکان سرزمینم جای گرفتید!

بزرگ تر که شدم صلح شما و جنگ حسین(علیه السلام) در نظرم دو حقیقت متفاوت بود…!

گویا قرار بود همیشه در ذهنم،

کنار یکدیگر باقی بمانید؛

پا به پای هم جلو بروید؛

به سادگی گذشته ها امر به معروف و نهی از منکر کنید؛

و با هم شهید شوید!

اما سرانجامش صلح شما بود و جنگ حسین!

طالب شدم که بدانم…

و سرانجام دانستم

که نه صلحی درکار بود و نه جنگی!

صلح و جنگی که تحمیل شد!

دفاعی که به نام صلح و جنگ به ما شناساندند!

و اسلامی که همچنان در خطر است!

سجده می کنم سجده ای سخت در برابر بهترین خاندان و بهترین آموزگاران خلقت!

مولای من!

به بهانه میلادت تاریخ را ورق می زنم!

هفت بهار نگذشته بود که یتیم شدید!

سوگ مادر و ماتم پدر!

مدافع پدر شدید!

جنگیدید!

قضاوت و سخنوری کردید!

پدر شهید و عدالت به دو نیم شد!

ذره ذره تخم کینه و طمع همچو علف هرز در قلب اسلام ریشه دوانید و از پیوندشان گیاه نفاق روییدن گرفت!

پرچم صلح برافراشته شد اما حقیقت به خلافت نرسید!

تنها شدید…با تن ها و ذهن هایی مسموم در گوشه و کنارتان…

سرانجام سم در ریشه های نهال انقلاب نو پای رسول خدا دویدن گرفت و شهید شدید!

به جعده چه رسید؟!

معاویه کجاست؟!

فرجام یزید چه شد؟!

تاریخ بارها تکرار شد!

باد ظلمت هنوز هم می وزد! سوز ناک…

انگار نه انگار بهار آمده است!

رمضان است…!

مولای من!

آقای من!

بیا و بار دیگر به اذن الهی در درگاه هستی تدبر کن!

کودکان غزه و فلسطین و لبنان و … منتظرند! منتظرند تا دست یتیم نوازی ات را بر سرشان بکشی و به نیازشان پاسخ دهی!

بیا که علی تنهاست!

و چاهی برای درد و دل نیست!

حسن هست! اما حَسَن نیست!

او هیچ فن و ظرافت سخنوری نمی داند!

سرانجام تدبیرش ناامیدی است!

بیا و نگذار علی تنها بماند!

بیا در جنگ ها همراهی و در سیاست ورزی ها یاری اش کن…

حسین ات را هم با خود بیاور

دست مهدی را هم بگیر!

اصلا همه با هم بیایید!

بیایید که به عدل علی، نیکوکاری شما، فداکاری حسین، عبادت سجاد، علم باقر، صدق صادق، کظم غیظ کاظم، رضای رضا، تقوای تقی، پاکیزگی نقی، کرامات عسکری، و هدایتگری مهدی سخت نیازمندیم!

مولا جانم!

بگذارید عیدی من از شما همین باشد… آمدنتان


الهام آقاجانی(۷۷)

ویرایش نهایی: شنبه بامداد

ساعت: ۰۱:۳۵


free b2evolution skin
21
مهر

ادامه ماجراهای همایش(این قسمت: مهیار)(خودنوشت)

?ادامه قسمت پنجم

برنامه‌ با اون لیستی که قرار بود طبق آن ساعات و‌برنامه های همایش شروع شود متفاوت بود…
مراسم با قرائت آیاتی از سوره بقره ( آیة الکرسی) و سپس قرائت سوره مبارکه کوثر شروع شد.
داشتم به هم خوانی نام‌کوثر نت با این سوره و محتوایش فکر می کردم…و به اهمیت و ضرورت این شبکه…راستش هنوز آنچنان ضرورتش را حس نمی کردم! به چند دلیل
۱- اکثر بچه ها پیام های تکراری در آن قرار می دادند.
۲- نظارت خاصی روی پست ها صورت نمی گرفت
۳- خیلی از دوستان خودم از داشتن و رفتن به چنین فضایی خودداری می کردند و جاهای دیگر را ترجیح می دادند…
۴- شبکه بسته ومحدودی محسوب می شد.
و…

به هر حال امیدوار بودم بتوانم با شرکت در این برنامه و توجیهات مسئولان به نتیجه خوبی برسم.

سپس آقای جلیلی مسئول اداره آموزش و فرهنگ سازی (طبق جزوه دارم می رم جلو… امیدوارم سمتشون رو درست نوشته باشم☺) به عنوان مجری همایش بالای سن رفتند و به توضیح سین برنامه ها پرداختند و از جناب فرقانی دعوت کردند که برای سخنرانی تشریف بیارن…
و اینجا بود که ‌برنامه شکل جدی تری به خودش گرفت…

?قسمت ششم:

یکی از دوستانمون به همراه آقا پسر گلش مهیار همسفر و همراه ما شده بود…اونم چه گل پسری??…ما شش تا هم استانی کنار هم رو صندلی هامون نشسته بودیم و زهره بچه اش تو بغلش خوابیده بود…بقیه بچه هاشونو گذاشته بودن مهد. ولی مهیار وابسته به مامانش بود…ممکن بود از خواب پاشه و ببینه مامانش نیست…داستان بشه برای خودش…هر چند به اندازه کافی داستان درست کرد برامون…? نمی دونم دقیقا کی بود ولی قبل ظهر بود…اذان نزده بود… دیدم بغل دستیام پچ پچ می کنن…گفتم چی شده؟! گفتن مهیار خراب کاری کرده… اونم چه خرابکاری ای…به صندلی مرکزم رحم نکرده بود . از اونجایی که دوستمونم به خاطر نجس شدن لباسش موقع نماز به مشکل بر می خورد…مونده بود چی کنه…خلاصه تصمیم گرفت خودش آژانس بگیره و بره خوابگاه…در نهایت نشد درست حسابی تو برنامه اون روز شرکت کنه…فقط سخنرانی آقای فرقانی رو تونست تاب بیاره و با اون وضعیت گوش کنه…
واما محتوای سخنرانی ها رو طی چند پست خدمتتون عرض می کنم…

ادامه در پست بعدی
با ما باشید?

مهیار[/caption]


free b2evolution skin
10
شهریور

بوی پیراهن یوسف(شعرم،عید قربان)

#بوی_پیراهن_یوسف_که_بیاید_خبریست

❤?❤?❤?❤?❤?❤?❤?❤?❤?❤?❤?❤?❤?❤?
عید قربان شد و ما ذبح نکردیمـــ دلی

را که غیر قــَمرش قُمری ماه دگری ست

حتماً امسال قرار است بیایی آقا

حتماً امسال سپاه تو سپاه دگریست

حتماً امسال قرار است ببینیمت ….آه

بوی پیراهن یوسف که بیاید خبریست

دلم از شادی و شور از تو تماشایی تر

و نگاهی که گره خورده به چشمان دریست

و قسم می خورد اینبار دو چشمم انگار

تو می آیی..همه می آیند…شب نه…سحری ست

و خداوند نگفته است مگر صبح قریب

می رسد…نکته همین جاست…کدامین سحری ست؟!

عید قربان شدو قربان شده نفس من و تو

پیش پای قدمش ذبح…غریب این بحری ست

باز این حنجر اسماعیل است …ابراهیم

و تبر بر دوش یک پسر و یک پدری ست

ماه مهر آمده…بی مهری دوران پیداست

آب پیداست ولی آتش جان را سپری ست

سردی بهمن امسال به دود اسپند

و نگاهی که به دنبال کسی یا نفری ست

حتماً امسال قرار است بیایی آقا

حتماً امسال سپاه تو سپاه دگری ست

حتماً امسال قرار است ببینیمت …آه

بوی پیراهن یوسف که بیاید خبری ست…
#عید_قربان
#انتظار
#الهام_آقاجانی
سروده شده در پنجشنبه/۱۳۹۴/عید قربان


free b2evolution skin
29
آذر

شب یلدا با حافظ در کنار کوثر بلاگی ها


با سلام


فرا خوان کوثر بلاگ به مناسبت شب یلدا


 30 آذر 1395 ساعت 18 الي 21

مشاعره آنلاين از ديوان حافظ

با حضور کاربران و مسئولین کوثر بلاگ

مشاركت از طريق نظرات اين مطلب و ارسال فقط يك بيت شعر از حافظ

با حرف آخر بيت قبل (به صورت مشاعره)

يك كاربر نبايد پاسخ دهنده بيت خود باشد 

حتماً پیش از ارسال شعر، صفحه خود را بروزرسانی (رفرش) کنید

تا مطمئن شوید کاربر دیگری پیش از شما اقدام به ارسال نکرده باشد.


مجوز ورود: هديه يك صلوات با صدق دل به حضرت مهدي عج الله تعالي فرجه الشريف
 

لینک فراخوان
 
 


free b2evolution skin
11
آذر

بهار دل ها...

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و عرض تبریک به مناسبت فرارسیدن ماه پرفیض و مبارک ربیع…

اعمال ماه ربيع الاول

تقويم ماه


شب اوّل:

اين شب به نام «ليلة المبيت» مزيّن است،

در اين شب يك حادثه مهمّ تاريخى واقع شد

و آن اين كه در سال سيزدهم بعثت،

رسول خدا(صلى الله عليه وآله) از مكّه به قصد هجرت به سوى مدينه، از شهر خارج شد

و در «غار ثور» پنهان گرديد

و امير مؤمنان على(عليه السلام) براى اغفال دشمنان،

فداكارانه در بستر رسول خدا(صلى الله عليه وآله) خوابيد.


آيه شريفه «وَ مِنَ النّاسِ مَنْ يَشْرِى نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ

وَ اللّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبادِ;بعضى از مردمِ (با ايمان و فداكار) جان خود را

در برابر خشنودى خدا مى فروشند;

و خداوند نسبت به بندگان مهربان است»(1)در حقّ آن حضرت نازل شد.(2)


سال هجرت رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مبدأ تاريخ مسلمانان است

و تحوّلى عظيم در جهان اسلام روى داد.


روز هشتم:

در روز هشتم ربيع الأوّل، سال 206، شهادت امام حسن عسكرى(عليه السلام)

طبق روايتى واقع شده است و از همان روز، امامت حضرت صاحب الزّمان،

حجّة بن الحسن ـ عجّل الله تعالى فرجه الشريف ـ آغاز گرديد.(3)


روز دهم:


روز ازدواج رسول خدا(صلى الله عليه وآله) با حضرت خديجه كبرى(عليها السلام) است

در حالى كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) 25 ساله بود

و حضرت خديجه(عليها السلام)40 ساله.

به همين مناسبت روزه اين روز به عنوان شكرگزارى مستحب شمرده شده است.(4)


روز دوازدهم:

اين روز مطابق نظر مرحوم شيخ كلينى و مسعودى و همچنين مشهور ميان اهل سنّت،

روز ولادت با سعادت نبىّ مكرّم اسلام(صلى الله عليه وآله)است.(5)


همچنين در اين روز، رسول خدا(صلى الله عليه وآله) بعد از 12 روز

كه مسير راه ميان مكّه و مدينه را پيمود وارد مدينه گرديد.(6)

و نيز روز انقراض دولت بنى مروان در سال 132 است.(7)


روز چهاردهم:

در سال 64 در چنين روزى، يزيد بن معاويه به هلاكت رسيد.(8)
وى پس از سه سال و نُه ماه خلافت

كه همراه با جنايات عظيمى بود-كه مهمترين آن واقعه كربلا

و شهادت ابى عبداللّه الحسين(عليه السلام) و يارانش مى باشد -در سنّ سى و هفت سالگى

در منطقه «حوران» زندگى ننگينش به پايان رسيد;

جنازه اش را در دمشق دفن كردند; ولى اكنون اثرى از او نيست.(9)


شب هفدهم:

طبق روايات مشهور شيعه، شب ولادت حضرت خاتم الانبيا،رسول معظّم اسلام(صلى الله عليه وآله) است

و شب بسيار مباركى است.(10)


همچنين يكسال قبل از هجرت رسول خدا(صلى الله عليه وآله)،

در چنين شبى معراج آن حضرت صورت گرفت.(11)


روز هفدهم:

همان گونه كه گفتيم مشهور ميان علماى اماميّه آن است

كه روز هفدهم ربيع الأوّل، روز ولادت با سعادت رسول خدا حضرت محمّد بن عبداللّه(صلى الله عليه وآله) است

و معروف آن است كه ولادتش در مكّه معظّمه، واقع شده است،

و زمان ولادتش هنگام طلوع فجر، روز جمعه، سنه عام الفيل بوده است.(12)

(عام الفيل سالى است كه ابرهه با لشكرش كه بر فيل سوار بودند به قصد تخريب كعبه آمد، ولى همگى نابود شدند).


همچنين در چنين روزى در سال 83 هجرى قمرى،

ولادت امام صادق(عليه السلام) واقع شده است

و از اين جهت نيز بر اهمّيّت اين روز افزوده شده است.(13)


ماه ربيع الأوّل گرچه آغاز آن آميخته با خاطره غم انگيز

و اندوهبار شهادت امام حسن عسكرى(عليه السلام)است،

ولى از آن جا كه ميلاد مبارك حضرت ختمى مرتبت رسول گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله)

مطابق روايت معروف، در هفدهم اين ماه

و طبق روايت غيرمعروف، در دوازدهم آن واقع شده

و ميلاد حضرت صادق(عليه السلام) نيز در هفدهم اين ماه است،

ماه شادى و جشن و سرور است.


از آن جا كه هجرت پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)

كه سرچشمه دگرگونىِ عميق در جهانِ اسلام و عزّت و شوكت مسلمين شد،

و همچنين داستان «ليلة المبيت» در اين ماه واقع گرديده،

و آغاز امامت پربركت حضرت بقية اللّه (ارواحنا فداه) همزمان با شهادتِ پدر بزرگوارش نيز مى باشد;

در مجموع از ماههاى بسيار پربركت و پرخاطره است،

كه سزاوار است، همه علاقه مندان مكتب اهل بيت(عليهم السلام) آن را ارج نهند و گرامى بدارند.


اعمال اين ماه:


روز اوّل اين ماه:

علما گفته اند مستحب است، به شكرانه هجرت موفّقيت آميز رسول خدا(صلى الله عليه وآله)

اين روز را روزه بگيرند و صدقه و انفاق و احسان نمايند،(1)

و همچنين زيارت آن بزرگوار، در اين روز مناسب است.


مرحوم «سيّد بن طاووس»، دعايى را براى اين روز در كتاب اقبال نقل كرده است.(2)

روز دوازدهم:

در اين روز دو ركعت نماز مستحب است

كه در ركعت اوّل بعد از حمد، سه مرتبه سوره «قل يا ايّها الكافرون»

و در ركعت دوم بعد از حمد، سه مرتبه سوره «توحيد» خوانده شود.(3)

روز هفدهم:

همان گونه كه قبلا گفته شد اين روز مطابق نظر مشهور علماى اماميّه،

روز ولادت رسول خدا(صلى الله عليه وآله)

و همچنين ميلاد امام صادق(عليه السلام)است

و روز بسيار مباركى است و داراى اعمالى مى باشد:


1) غسل; به نيّت روز هفدهم ربيع الاوّل.(4)


2) روزه; كه براى آن فضيلت بسيار نقل شده است،

از جمله در رواياتى از ائمّه معصومين(عليهم السلام)آمده است:

كسى كه اين روز را روزه بدارد، خداوند براى او ثواب روزه يكسال را مقرّر مى فرمايد.(5)


3) دادن صدقه، احسان نمودن و خوشحال كردن مؤمنان و به زيارت مشاهد مشرّفه رفتن.(6)


4) زيارت رسول خدا(صلى الله عليه وآله) از دور و نزديك; در روايتى از آن حضرت آمده است:

هر كس بعد از وفات من، قبرم را زيارت كند مانند كسى است كه به هنگام حياتم

به سوى من هجرت كرده باشد، اگر نمى توانيد مرا از نزديك زيارت كنيد،

از همان راه دور به سوى من سلام بفرستيد (كه به من مى رسد).(7)


5) زيارت امير مؤمنان، على(عليه السلام) نيز در اين روز مستحب است

با همان زيارتى كه امام صادق(عليه السلام) در چنين روزى كنار ضريح شريف آن حضرت(عليه السلام)

وى را زيارت كرد.(8) (اين زيارت در بخش زيارات،صفحه 301 آمده است).


6) تكريم، تعظيم و بزرگداشت اين روز بسيار بجاست،

مرحوم «سيّد بن طاووس»، در اقبال، در تكريم و تعظيم اين روز

به خاطر ولادت شخص اوّل عالم امكان و سرور همه ممكنات

حضرت نبىّ اكرم(صلى الله عليه وآله) سفارش بسيار كرده است.(9)


بنابراين، سزاوار است مسلمين با برپايى جشن ها و تشكيل جلسات،

هرچه بيشتر با شخصيّت نبىّ مكرّم اسلام(صلى الله عليه وآله)،

سيره و تاريخ زندگى او آشنا شوند و از آن، براى ساختن جامعه اى اسلامى و محمّدى بهره كامل گيرند.

——————————————————————————–

1. اقبال، صفحه 592. 2. همان مدرك، صفحه 596. 3. همان مدرك، صفحه 599. 4. فلاح السائل، صفحه 61. 5. اقبال، صفحه 603. 6. همان مدرك. 7. همان مدرك، صفحه 604. 8. همان مدرك، صفحه 608. 9. اقبال، صفحه 603.

منبع: مفاتيح نوين

 

منبع


free b2evolution skin