تمرین توصیف عکس(تصویر ذهنی)
سلام این متن بر اساس یک تصویر نوشته شده. در واقع حسم را از آن تصویری که استاد فرستادند تا ببینیم منتقل کردم.
در آن تصویر -که اگر موفق شوم بعدا تصویرش را می گذارم - زنی سیاه پوش در وسط میدان قرون وسطی، صورتش را به شکل مجسمه و دزدان نقاشی کرده و زبانش را دوخته بود و در عین حال تکه نانی نیز در دست داشت! وسایلی چون داس و… نیز در داخل جعبه کوچکی کنارش خودنمایی می کرد! و از طرفی توریست هایی که فارغ از رفتار عجیب او مشغول دید و بازدید و سلفی گرفتن از خویش بودند!???
تکلیف توصیف تصویر(تصویر ذهنی)
میدان قرون وسطی
الهام آقاجانی
✍میدانی را می بینم که خیاطان روزگارش کوک هایی عمیق بر دهان زنانشان زده اند. نانوایان در اینجا نان می بُرند ولی خیلی از افراد تکه نانی نمی خورند!
نقاشان به خوبی چهره زنان را رنگ و عرصه را بر آنان تنگ کرده اند.
و دلاکان بسیاری به رایگان ذهن ها را کیسه کشیده اند.
کشوری که مردمانش همچو اسکلتی زنده اند. نمی دانم چرا توریست ها با آنها عکس می گیرند ولی درس نه!
غربت در عین شهرت در میانشان بیداد می کند. قیافه این زن سیاه پوش چه قدر آشناست. جمجمه نقاشی شده روی صورتش مرا به یاد سیرت راهزنان می اندازد! انگار در این میدان قرون وسطایی دزدیدن رواج بسیار دارد! آری! دزدیدن روح یک زن کم از دزدیدن مال تو و من ندارد. واقعیت فرهنگ غرب همین است. اینجا زندانی است که در آن آزادی زنان زندانیست!
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب