خودداری از تعلیم (سخنی از امام سجاد علیه السلام)
خودداری از تعلیم
امام سجاد علیه السلام معتقد است که نشر و اشاعه دانش در بین مردم
بایدرایگان و بدون دریافت اجرت باشد،و در این باره میگوید:
«هر که دانش خود را پنهان بدارد و یا برای آموزش آن مزد قابل توجهی بگیرد،
پس هیچ سودی به حال وی نخواهد داشت…» [1] .
براستی امتیاز اسلام بر ادیان دیگر و سیستم های اجتماعی آن است
که ایمان بدون قید و شرطی نسبت به علم و دانش دارد
و دانشجویی را بر هر مرد و زن مسلمان واجب میداند
و گرفتن اجرت برای تعلیم، بخصوص تعلیم قرآن کریم را ناروا میشمارد.
اسحاق بن عمار میگوید، از امام زین العابدین علیه السلام پرسیدم:
همسایه ای داریم که به کودکان خواندن و نوشتن میآموزد؟
امام سجاد علیه السلام فرمود: به او بگو؛ وقتی که بچه را به او می سپارند به “ولی” او بگوید:
من تنها به او خواندن و نوشتن و حساب می آموزم
و به وسیله آموزش قرآن با خدا معامله میکنم، تا این که شغل او پاک و گوارا باشد. [2] .
اما معاش زندگی معلم بر عهده دولت است و دولت مسؤول آن است
و باید زندگی او را اداره کند تا از آنچه در دست مردم است بی نیاز گردد.
پی نوشت ها:
[1] حلیة الاولیاء: 3 / 140 و در جمهرة الاولیاء: 2 / 73 آمده است:
«هر که علم را پنهان کند و یا به اجبار مزدی برای تعلیمش بگیرد، علم او هرگز سودی نخواهد داشت».
[2] استبصار: 3 / 66.
منبع: تحلیلی از زندگانی امام سجاد (جلد 2)؛ باقر شریف قرشی؛
ترجمه محمد رضا عطائی؛ کنگره جهانی حضرت رضا علیه السلام چاپ 1372….
اخلاق عملی است...
بسم الله النور
سلام دوستان عزیز
پاییز زندگی تو پر از رنگای قشنگ
سه شنبه ای که گذشت در ساعت فرهنگی راجع به اخلاق عملی حدودا یه ساعتی با خانوم سیدی عزیز و مخلص سخرانی داشتیم
اونم راجع به اخلاق و اینکه اکتسابیه یا ذاتی…
از بچه ها که پرسید تا نظرشون رو بگن…من به نظرم اومد باید اکتسابی باشه…ولی یه چیزی قلقلکم می داد که نکنه هر دو تاش با هم باشن…؟! آخه پس قضیه این ژن و …چی میشه؟خلاصه یکی از بچه ها گفت ذاتیه…اون یکی ام گفت ذاتی…یکی ام گفت هر دوتاش باهم…یکی گفت ذاتیه ولی بیشتر اکتسابیه….بعد که خانوم سیدی توضیح خواست بچه ها گفتن:یعنی ممکنه یه اخلاق بد به ما یا پدر و مادرمون به ارث برسه ولی ما بعدا متوجه بشیم که اون اخلاق خوبی نیست و می تونیم که ازش دوری کنیم و یه عادت بهتر رو جایگزینش کنیم!
به نظر شما اخلاق اکتسابیه یا ذاتی؟
خانوم سیدی گفت…اونوقت این با عدل خدا سازگاره که یکی رو با اخلاق بد به این دنیا بیاره و یکی دیگه رو با اخلاق خوب؟
خب راستش من یکمی گیج و گنگ بودم…متوجه منظورش نمی شدم دقیق… خیلی چیزا به نظر من تو این دنیا عین بی عدالتیه…نمی دونم…خلاصه بچه ها گفتن و ایشون رد کرد…تا اینکه یکی از بچه ها به حرفی که خانوم سیدی می خواست به ما بفهمونه نزدیک شد…
خانوم سیدی گفت آفرین…صلواتی فرستادیم بعد توضیحات ایشون شروع شد…
مضمون کلام ایشون این بود…یکی هست مثلا مث دختر یه آقای بزرگ و مخلص مملکت که پدرش از زمان قبل تولد و بعدش خیلی چییزا رو رعایت کرده تا اون دختر خوب پرورش پیدا کرده….اون دختر خودش هنری نکرده…و با توجه به اون چیزی که خدا بهش داده ازش انتظار داره…یکی ام هست که تو شرایط ساده و …حتی با شرایط بد و پر از گناه زندگی کرده ولی من بعد تلاشش رو کرده و شده یه آدم و انسان خوب…این نیست که بگیم چون اون دختر یا پسر فلان شخص مخلص مملکته و چند تا اخلاق نیک داره لزوما آدم خوبیه یا برعکس…خدا به آدما به میزان تلاششون نمره می ده…خداییش خیلی آروم شدم بعد صحبتشون…حیف که عین حرفاشون رو یادم نیست بهتون بگم…ولی نتیجه ای که من گرفتم این بود:
اگه شرایط جسمی خوبی نداریم واسه اینکه بتونیم خیلی کارایی که دوست داریم انجام بدیم
اگه شرایط مالی خوبی نداریم برای اینکه بتونیم جاهایی که دوست داریم کمک حال باشیم
اگه یه سری کارا که واسه دیگران عین آب خوردنه ولی ما باید کلی سختی بکشیم که بهش برسیم
نباید ناامید بشیم و بگیم…خدایا پس پرچم عدلت کجاست؟
چرا به اون یکی دادی و به من ندادی…
چرا من باید این مشکل رو تو زندگی ام داشته باشم و هزاران نفر دیگه که مث منن راحت زندگی شون رو بکنن…
و هزاران چرای دیگه که شما بهتر از من می دونین….
پس بهتره تا دیر تر از این نشده به این فکر کنیم که خدا به تلاش ماها نمره می ده…
به اخلاصی که تو کارامون داریم نمره می ده….
خدا به این نمره می ده که ما این درسایی رو که می خونیم
چه قد می فهمیم و به کار می گیریمشون…
خدا به مدرک ما نگا نمی کنه…
اگه یکی راحت و با تلاش کم تونسته تو زندگیش به رفاه برسه یا نمره درسی اش بالا بشه
اما تو با تلاش بیشتر اون رفاه مختصر رو هم نتونستی بدست بیاری
یا نمره ات کمتر از اون شده
باید بدونی خدا همه چیز رو می بینه…خدا تلاشت رو می بینه…
و به میزان تلاشی که کردی نمره می ده…
پس بدون نمره تو بالاتر از اونه…
چون تلاشت بیشتر بوده ولو به نتیجه ای که اون گرفته نرسیده باشی… :)
نمی دونم چه قد تونستم با این مطلب مثمر ثمر باشم…چه قدر تونستم ادای دین کنم و حق مطلب رو ادا کنم…
نمی دونم چه قدر …
فقط امیدوارم که از امروز با آرامش خاطر بیشتر تو زندگی مون قدم برداریم….
و حرص های بیهوده نخوریم…
حرص اینکه
- چرا من کمتر دارم اون بیشتر…
- من انقد بدبختم مردم دارن راحت زندگی شون رو می کنن…
- ببین گرفتار چه کارمند یا ارباب رجوع بدی شدم…
….
بدونیم همه چیزایی که فک می کنیم برای ما نقمت اند همگی نعمت اند و ما از شون بی خبریم!
اخلاق مون رو بهتر کنیم….برای بهتر کردنش هر چه تلاش بیشتر مطمئنا ثمره اش بیشتر…
بازم میگم یادمون باشه…خدا به تلاشمونه که نمره می ده…
پس سعی نکنیم با دور زدن خیلی چیزا به خیلی چیزا برسیم
ولی در نهایت چون بدون تلاش بهشون رسیدیم
اون دنیا و حتی این دنیا چیز قابل تأملی نداشته باشیم که بتونه دستمونو بگیره…
تلاشتون پایدار…
یا علی…
"تواضع،ذکر،تغییر وضعیت" راهکارهای کنترل خشم
شب پانزدهم مراسم هیات رزمندگان
با سخنرانی حاج آقا اسلامی
*مومن مثل کوه استوار است و رفتار دیگران بر او تاثیری ندارد
*آدمی که کرامت نداشته باشد
هر روز یک بادی او را مضطرب می کند
مثل باد شهوت ،باد خشم و …
*برای غلبه بر خشم و غضب باید تمرین کرد
و در اوایل کار سخت است اما به تدریج شدنی است.
*عباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هونا
و اذا خاطبهم الجاهلون قالو سلاما
بندگان صالح خدا بر روی زمین
با تواضع و آرامش راه می روند
و اگر جاهلی آنان را خطاب کند
به نیکی پاسخ می دهند.
شب شانزدهم مراسم هیات رزمندگان
با سخنرانی حاج آقا اسلامی
*راهکار کنترل خشم و غضب
*یاد گناهان باعث کنترل خشم و غضب می شود
مثلا به این فکر کنیم که اگر خدا هم بخاطر گناهان ما
خشم و غضب کند چه می شود
پس یادمان باشد که ماهم خشممان را کنترل کنیم
*یاد بگیریم که ما از گناه دیگران بگذریم
و خشم نگیریم تا خدا هم به ما رحم کند
*تغییر وضعیت در هنگام خشم یا بااصطلاح انصراف نفس
بسیار کمک می کند به کنترل خشم
*تواضع، ذکر خدا و تغییر وضعیت سه وضعیت کنترل خشم است
*سکوت؛راه حل چهارم برای کنترل خشم
سکوت است که از همه راهها بهتر است.
#هیچ حلمی مثل سکوت نیست.
#ملاک و قاعده کلی برای محاسن اخلاقی اعتدال است
و برای رذایل اخلاقی غضب است.
*در حلم هم باید تعادل داشت
یعنی جاهایی هست که نباید گذشت کنید
جاهایی که گذشت کردن به معنی ذلت هست نباید گذشت کرد.
*کسی که علنی گناه می کند جای گذشت ندارد
چون امنیت روانی جامعه را مختل می کند
پس باید برخورد کرد و این عین عطوفت است.
*اخلاق نباید وسیله ای برای فریب ما توسط شیطان بشود.
*حصر سران فتنه عین رحمت و اخلاق است
وگرنه نمی شود جلوی فساد را گرفت
مثل کاری که حضرت علی ع با عایشه کرد.
منطق دین
شب چهاردهم مراسم هیات رزمندگان
با سخنرانی حاج آقا اسلامی
*حلم
از علامات و نشانه های مومن واقعی حلم است
که یکی از اسمهای خداوند است
و یک وجهی از زیبائیهای خدا را نمایش می دهد.
*یعنی پروردگار عجله نمی کند در عقوبت کردن بندگان ،
با اینکه اگر عقوبت کند عین عدالت است
ولی او حلیم است
و این صفات شامل تمام بندگانش می شود
حتی شامل دشمنانش هم می شود.
*خدا به بندگانش میگوید شما بندگان هم
نسبت به خطای دیگران باید اهل عفو و مغفرت باشید
چون من خدا هم اهل عفو مغفرت نسبت به بندگانم هستم.
*پوشاننده خطای دیگران باشید
*قله انسانیت انسان کجاست؟
آیا فقط خوردن و خوابیدن و … است ؟
انسان باید مظهر صفات و ویژگیهای خدا شود
و این منطق دین است.
*و یکی از مهمترین صفات خدا که باید در انسان جلوه کند حلم است
*حلم یعنی انسان بتواند جلوی شعله های خشم و غضب خود رابگیرد
* حلم یعنی انسان آنقدر روح قوی داشته باشد
که اصلا عصبانی نشود
تا بخواهد جلوی عصبانیت خود را بگیرد
کسی که اصلا خشمگین نشود
*قله اخلاق همین است.
شرط شفاعت محبت به اهل بیت است!
شب سیزدهم مراسم هیات رزمندگان
با سخنرانی حاج آقا اسلامی
*خداوند پسر نوح را نجات نداد چون او نماد کفر و پلیدی و عمل غیرصالح است
و پسر نوح بودن سودی برایش نداشت و حتی
خداوند حضرت نوح را توبیخ کرد که چرا برای پسرش درخواس نجات کرد.
*شفاعت با پارتی بازیهای دنیائی تفاوت ندارد
و نباید گمان کنیم جوازی برای گناهان ماست
بلکه معنای واقعی شفاعت اینست که
به همان میزان که در دنیا از لحاظ روحی و رفتاری و قلبی
با پیامبر و اهل بیت همراه شد و به اصطلاح جفت شد
به همین اندازه از شفاعتشان در آخرت برخوردار خواهد بود.
*خاصیت عشق اینست که انسان را به سمتی می برد که
تمام حالات و رفتارهایش شبیه محبوبش می شود
پس کسی که پیامبر و ائمه را دوست دارد
باید تمام اعمالش شبیه آنها می شود و در آخرت هم با آنها محشور می شود.
*کسی که محبت اهل بیت در دلش باشد
کم کم از منجلاب گناه فاصله می گیرد
مثل جناب حر که از قعر جهنم به سوی روشنایی حرکت کرد.
محبت سرچشمه ایمان و عمل
دوازدهمین شب مراسم رمضانی هیات رزمندگان اسلام
با سخنرانی حاج آقا اسلامی
موضوع : علامات و نشانه های مومن واقعی؛
*باور به ضررها و آسیبهای گناه.
* ایمان و عمل ،هردو را داشته باشد.
*این تفکر که چون ما شیعه هستیم و منتسب به اهل بیت علیهم السلام
پس گناهان ما بخشیده میشود تفکر باطل و خطرناکی است
و بزرگترین ظلم در حق ائمه است
چون خداوند درمورد پیامبر و اهل بیت علیهم السلام هم اجازه خطا نمی دهد
و تهدید به مجازات می کند پس تکلیف بقیه روشن است.
*اگر کسی محبت اهل بیت در دلش باشد خداوند عبادات و اعمال او را می پذیرد
نه اینکه این محبت دستاویز ما بشود برای گناه کردن
*ایمان و عمل هم سنگ همند که باید هردو باهم باشد
و نمیشود مثلا با حربه داشتن ایمان ، عمل را حذف کرد
مثل تفکر گروه انحرافی مرجعه در اهل سنت
در زمان امام باقر وامام صادق علیهما السلام
که مدعی ایمان کافی است و نیازی به عمل نیست
*و اما شفاعت چیست؟
ادامه بحث فردا شب…